زمینه‌های فکری-اجتماعی رمانتیسم در فرانسه و ایران بر مبنای روایت «بینوایان» و «تهران مخوف»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران ایران

2 دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

10.22054/cisl.2025.65106.1001

چکیده

بسیاری از پیش‌گامان داستان‌نویسی نوین در ایران (در دورۀ مشروطه و دورۀ رضاشاه) به تأثیر از غرب و به ویژه فرانسه گرایشاتی به مکتب ادبی رمانتیسم داشته‌اند. «تهران مخوف» یکی از رمان‌های اجتماعی ایران است که از رمانتیسم فرانسه و به ویژه «بینوایان» ویکتور هوگو متأثر بوده است. از آن‌جایی که توجه به زمینه‌های فکری-اجتماعی خلق یک اثر یکی از روش‌های مهم نقد ادبی است، در این مقاله از سویی به بررسی زمینه‌های فکری-اجتماعی رمانتیسم در فرانسه و ساختار اجتماعی حاکم بر آن جامعه پرداخته‌ایم. و از سویی دیگر با نگاهی به زمینه‌های فکری-اجتماعی ایرانِ دورۀ مورد نظر و ساختار اجتماعی حاکم بر آن به مقایسۀ این دو کشور پرداخته‌ایم. به دنبال این مقایسه اگر بر مبنای مؤلفه‌های اساسی مکتب رمانتیسم به بازبینی رمان «تهران مخوف» بپردازیم، متوجه می‌شویم که به دلیل نبود بستر مناسب، این اثر به درستی نتوانسته است به این مکتب وفادار بماند و از حد تقلید فراتر نرفته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Social-Thought Fields of Romanticism in France and Iran Based on “Les Misérables” and “Dreadful Tehran” Novels

نویسندگان [English]

  • Hadi Nourmohamadi kamal 1
  • Yahia Talebian 2
1 Persian Language and Literature Allameh Tabatabai University of Tehran Iran
2 allameh tabatabaii. tehran. iran
چکیده [English]

A large number of pioneers of modern story writing in Iran (Constitutional period and Reza Shah period), influenced by the West and especially France, have showed an inclination towards literary school of Romanticism. “Dreadful Tehran” is considered to be one of the social novels in Iran which has been influenced by France Romanticism, especially “Les Misérables” by Victor Hugo. Since taking the social-thought fields of a work into consideration is regarded as one of the significant method of literary criticism, in this article, an attempt has been made to examine the social-thought fields in France and the social structure dominating that society. On the other hand, a comparison has been made between these two countries with a view to the social-thought fields in Iran in the desired period and the social structure dominating it. Following this comparison, upon looking at the “Dreadful Tehran” novel in a different light based on fundamental characteristics of Romanticism, we will realize that due to a lack of appropriate bed, this work of art has failed to remain loyal to this literary school and consequently has not transcended imitation.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Romanticism
  • social structure
  • Les Misérables
  • Dreadful Tehran

زمینه‌های فکری - اجتماعی رمانتیسم در فرانسه و ایران بر مبنای روایت «بینوایان» و «تهران مخوف»

 

             یحیی طالبیان[1]  

استاد زبان و ادبیات فارسی ـ دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران

 

 

هادی نورمحمدی کمال[2]

دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی ـ دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران

 

 

چکیده

بسیاری از پیشگامان داستان‌نویسی نوین در ایران (در دورۀ مشروطه و دورۀ رضاشاه) به تأثیر از غرب و بویژه فرانسه گرایشاتی به مکتب ادبی رمانتیسم داشته‌اند. «تهران مخوف» یکی از رمان‌های اجتماعی ایران است که از رمانتیسم فرانسه بویژه «بینوایان» ویکتور هوگو متأثر بوده است. از آن‌جایی که توجه به زمینه‌های فکری - اجتماعی خلق یک اثر یکی از روش‌های مهم نقد ادبی است، در این مقاله از سویی به بررسی زمینه‌های فکری - اجتماعی رمانتیسم در فرانسه و ساختار اجتماعی حاکم بر آن جامعه پرداخته‌شده‌ و از سویی دیگر با نگاهی به زمینه‌های فکری - اجتماعی ایرانِ دورۀ مورد نظر و ساختار اجتماعی حاکم بر آن به مقایسۀ این دو کشور پرداخته‌شده‌است. به دنبال این مقایسه اگر بر مبنای مؤلفه‌های اساسی مکتب رمانتیسم به بازبینی رمان «تهران مخوف» بپردازیم، متوجه‌می‌شویم که به دلیل نبود بستر مناسب، این اثر به درستی نتوانسته است به این مکتب وفادار‌بماند و از حد تقلید فراتر نرفته‌است.

کلیدواژه‌ها: رمانتیسم، ساختار اجتماعی، بینوایان، تهران مخوف

 

 

  1. مقدمه

پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران از نویسندگان غربی تأثیر بسیاری گرفته‌اند. این تأثیرپذیری تا جایی است که به عقیدۀ برخی از منتقدان بسیاری از رمان‌هایی که در دورۀ مشروطه و رضاخان نوشته شده‌است، جنبه‌ای تقلیدی داشته‌اند تا اینکه خلّاقانه باشند.1 در این پژوهش به دنبال بررسی این مسأله هستیم که چگونه رمانتیسم در کشوری مثل فرانسه تحت تأثیر مدرنیته و ساختار اجتماعی آن کشور ایجاد‌شده‌است. به بیانی مفاهیم مطرح در جهان اجتماعی قرن نوزده فرانسه و همچنین ساختار اجتماعی و بستر فکری آن کشور چگونه باعث شده است که رمانتیسم شکل‌بگیرد، گسترش بیابد و آثار جاودانه‌ای خلق شود؟ درمقابل اگر نگاهی به رمان‌هایی بیندازیم که در دورۀ مشروطه و رضاخان به نگارش درآمده، متوجه‌می‌شویم که با وجود اینکه نویسندگان ما استعداد و آگاهی نسبی داشته‌اند، اساساً ساختار اجتماعی ایران شباهت چندانی به ساختار اجتماعی فرانسۀ قرن نوزدهم ندارد که خلق آثار رمانتیک در ایران نیز همان تأثیر و همان اهمیت را داشته باشد. به بیانی در این مقاله از مقایسۀ ساختار اجتماعی فرانسه و ایران به مقایسۀ رمانتیسم در داستان‌نویسی این دو کشور رسیده‌ایم تا نشان‌دهیم که زمینه‌های فکری - اجتماعی و جهان‌بینی مسلط در یک جامعه تأثیر بسزایی در موفقیت یا عدم موفقت یک مکتب ادبی دارد.

 

1ـ1. فرضیه‌های تحقیق:

نخستین فرضیۀ ما این است که گرایش به رمانتیسم در ایران بسیار متأثر از رمانتیسم فرانسه بوده‌است.2

فرضیۀ دوم این است که تهران مخوف نه تنها تحت تأثیر رمانتیسم هوگو و رمانتیک‌های فرانسوی بوده‌است، بلکه در این پیروی از حد تقلید فراتر نرفته و نتوانسته است که متنی متناسب با فضایِ اجتماعی ایران خلق‌کند.

در نهایت مهمترین فرضیۀ این مقاله این است که زمینه‌های فکری - اجتماعی خلق یک اثر تأثیر بسیار زیادی در موفقیت یا عدم موفقیت یک اثر ادبی دارد و با توجه به اینکه بسیاری از نویسندگان ایرانی در این دوره توجه چندانی به این مسأله نداشته‌اند، آثارشان تقلیدی است و از نظر مولفه‌های مکاتب غربی موفقیتی کسب‌نکرده‌اند.

 

1ـ2. پیشینۀ پژوهش

«سیر رمانتیسم در اروپا، نوشتۀ مسعود جعفری»: نویسنده در این کتاب به زمینه‌های رمانتیسم در اروپا بویژه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه پرداخته‌است. و در فصل‌های متفاوت سیر رمانتیسم را در هریک از این کشورها مورد بررسی قرار‌داده‌است.

«سیر رمانتیسم در ایران، نوشتۀ مسعود جعفری»: به دنبال کتاب پیشین، نویسنده چگونگی توجه ایرانیان به رمانتیسم را مورد توجه قرار‌داده‌است. ابتدا به افرادی که در دورۀ مشروطه به رمانتیسم فرانسه توجه‌داشته‌اند، پرداخته، سپس به شاعرانی همچون نیما که به عنوان شاعری رمانتیک مشهورند، پرداخته‌است. در این دو کتاب به تأثیرپذیری نویسندگان ایرانی از رمانتیسم فرانسه بسیار گذرا اشاره‌شده و به‌خصوص در مورد مقایسۀ زمینه‌های رمانتیسم در این دو کشور و مقایسۀ «بینوایان» با «تهران مخوف» سخنی به میان نرفته‌است.

«ریشه‌های رمانتیسم، نوشتۀ آیزایا برلین»: نویسنده در این کتاب طرح جامعی از چگونگی شکل‌گیری و علل پیدایش رمانتیسم در اروپا ارائه‌کرده‌است. برلین از دیدگاه فکری و فلسفی به بررسی زمینه‌های رمانتیسم در قرن هجده و ادامۀ آن در قرن نوزدهم می‌پردازد. در این کتاب نیز تمرکز نویسنده بر رمانتیسم آلمان و انگلیس است. وی به تبیین آراء متفکرانی همچون «هردر»، «کانت»، «شیلر» و «فیخته» پرداخته‌است و در مورد رمانتیسم در «بینوایان» بحث مستقلی مطرح‌نکرده‌است.

 

1ـ3. روش

در این مقاله برای بررسی زمینه‌های فکری - اجتماعی رمانتیسم در فرانسه و ایران از دیدگاه ماتریالیستی به مقایسۀ ساختار اجتماعی حاکم بر دو کشور پرداخته‌‍شده‌است. سپس دو کتاب «بینوایان» و «تهران مخوف» از لحاظ وفاداری به مولفه‌های رمانتیسم بررسی‌شده‌، همچنین سازگاری یا عدم سازگاری و موفقیت یا عدم موفقیت این مولفه‌ها در جهان‌های اجتماعی دو کشور مورد بررسی قرار‌گرفته‌است. مبنای تمامی بحث‌ها داده‌های کتابخانه‌ای و ارجاع به دیدگاه‌های صاحب‌نظران و متون درجۀ اول است.

 

  1. مبانی نظری و اصطلاحات

2-1. ساختار فکری - اجتماعی ایران از گذشته تا دورۀ رضاخان:

بررسی مادی‌گرایانۀ تحولات سیاسی، اقتصادی و فکری - اجتماعی یک سرزمین با بهره‌گیری از منابع تاریخی را می‌توان به عنوان روشی مناسب برای آگاهی از بافت و بسترِ خلق یک اثر ادبی به‌شمار‌آورد.3 اگر بخواهیم مروری بسیار موجز و گذرا با دیدگاهی مادی‌گرایانه به تاریخ ایران داشته‌باشیم، سرزمینی که به نام ایران شناخته‌می‌شود از نظر جغرافیایی در موقعیتی قرار‌دارد که از دیرباز با کمبود آب مواجه‌بوده‌است. این کمبود یکی از دلایل اساسی زندگی ایلی (کوچ‌نشینی)، دوری روستاها و شهرها از هم و همچنین اهمیت تقسیم آب شده‌است (نک. زیباکلام، 1384: 81 - 83 ). این سه عارضه به عنوان عوامل بسیار تأثیرگذاری درشکل گیری نظام‌های پادشاهی و استبدادی در ایران بوده‌اند (نک. همان: 95). بدین ترتیب یک‌سری عوامل جغرافیایی و طبیعی (ماتریالیستی) و از سویی دیگر عواملی ایدئولوژیک، همچون منشا الهی داشتن قدرت پادشاهان (نک. اکلشال و دیگران، ۱۳۷۵: ۱۹۶ و آبراهامیان، 1397: 66 ) باعث‌شده‌است که در تمامی دوره‌های تاریخیِ ایران، نظامِ پادشاهی مطلقه سلطه‌داشته‌باشد.

از سویی دیگر مردم ایران در دورۀ قاجار و تا اوایل دورۀ رضاخان اغلب بی‌سواد بودند. حتی دانش باسوادانِ اندک هم به سواد حوزوی محدود‌ می‌شد (نک. زیباکلام، 1394: 48). مجموعۀ این عوامل باعث‌می‌شد با وجود اینکه از دورۀ مشروطه مفاهیمی همچون دموکراسی در میان روشنفکران مطرح بود، بستر اجتماعی ایران به هیچ وجه آمادگی طرح چنین مسائلی را نداشته باشد و حتی تلاش‌های روشنفکران، ایجاد مدرسه و انتشار روزنامه و غیره تا مدت‌ها فقط جنبۀ پیش‌زمینه‌ای داشت و درصد بسیار ناچیزی از ایرانیان را با این مفاهیم آشنا‌می‌کرد.

تحولات فکری - اجتماعی و سیاسی اروپا پس از عصر رنسانس باعث پیشرفت چشم‌گیری در کشورهای اروپائی شد و با تغییر مناسبات بین‌المللی، ایرانیان نیز در دورۀ قاجار به فکر تغییر و تحول افتادند که منجر به مشروطه‌خواهی شد. هدف از طرح این مباحث این است که با مقایسۀ زمینه‌های فکری - اجتماعی و ساختاری دو کشور ایران و فرانسه بتوانیم مقایسه‌ای دقیق و علمی از چگونگیِ گرایش به رمانتیسم در داستان‌نویسی این دو کشور داشته‌باشیم.

2-2. تاریخ فرانسه و تحولات فکری - اجتماعی آن پیش از رمانتیک‌ها:

اگر از دیدگاه ماتریالیستی بنگریم، کشور فرانسه همچون بسیاری از کشورهای اروپایی به دلیل اینکه شرایط اقلیمی متفاوتی با ایران داشته و با توجه به نظریۀ «تضاد نیروهای تولیدی» مارکس و در نتیجه قدرت‌گرفتن گروه‌های مخالف در جامعه، مستلزم تداوم نظام استبدادی نبود. برمبنای آنچه زیباکلام در مورد دیدگاه مارکس بیان‌می‌کند و شرایط ایران را با آنچه در اروپاست، متفاوت می‌داند (زیباکلام، 1384: 98). اما با نگاهی به تاریخ آن در‌می‌یابیم که مجموعه‌ای از عوامل باعث‌شده‌است که در این کشور هم در برخی از دوره‌ها نظام استبدادی و پادشاهی مطلقه بر سر کار باشد.

فرانسوی‌ها قبل از تسلط رومی‌ها و ورود مسیحیت، به عنوان نژاد گل شناخته‌می‌شدند. پس از دورۀ تسلط رومی‌ها و هجوم وایکینگ‌ها و مجارها، با ورود فرانک‌ها به این سرزمین، نام فرانسه از این دوره به یادگار مانده‌ است. این کشور همچون سایر کشورهای اروپائی قرون وسطی را تجربه‌کرده و قدرت مطلقۀ کلیسا بر آن تسلط داشته‌است. پس از متلاشی‌شدن امپراتوری روم، مردم برای رسیدن به امنیت جانی و مالی حاضر‌بودند به خدمت یک زورمند محلی دربیایند و این امر شالودۀ نظام اجتماعی فئودالیسم را بنا نهاد.

«در قرون وسطی قدرت سیاسی پراکنده بود و بین فئودال‌های زمین‌دار، امپراتور و کلیسا تقسیم‌شده‌بود و پراکندگی قدرت از شکل‌گیری نظام‌های سیاسی استبدادی جلوگیری می‌کرد» (زهراکار، 1389: 114). سپس «رشد تدریجی تجارت و بازرگانی باعث‌شد که در قرون دوازده و سیزده، زندگی شهری پس از سده‌ها رکود در حال احیا باشد» (همان: 119). در این دوره طبقۀ مرفهی از شهریان به نام بورژواها به‌وجود‍‌آمدند. این طبقه نقش مهمی در تحولات بعدی اروپا بویژه آغاز مدرنیته داشتند (همان: 119). «از قرن دوازدهم به بعد بر تعداد مردم باسواد و تحصیل‌کرده به علت رشد شهرها افزوده گردید» (همان: 145). در قرن هفدهم و هجدهم رشد ثروت بورژواها آن‌ها را به طبقۀ اقتصادی و اجتماعی مهمی تبدیل‌کرد، اما از اقدامات سیاسی و مشاغل مهم محروم بودند. بنابراین بورژواها در این دوره جهت کسب قدرت سیاسی، طبقه‌ای انقلابی محسوب می‌شدند (نک. همان: 176).

مطلب مهم دیگر این است که به‌هرروی چه در دوره‌های اوج قدرت فرانسوی‌ها در اروپا و چه در زمان ضعفشان، فرانسه یکی از کشورهای مهم اروپا بود و مستقیماً در جریان عصر رنسانس و به دنبال آن صنعتی‌شدن قرار‌گرفت و باز هم می‌توان گفت که ناگزیر تحت تأثیر پیشرفت صنعت چاپ، بخش اعظمی از مردم این کشور به مرور باسواد‌شدند و به تبع آن آگاهی‌های جمعی افزایش‌یافت و مردم عادی بیش از پیش در جریان امور قرار‌می‌گرفتند و از سود و زیان خود آگاهی می‌یافتند.

از آغاز مدرنیته که تقریبا هم‌زمان با گرایش‌های رمانتیستی هم هست، می‌توان به عنوان دورۀ گذار فرانسه یاد‌کرد:

«بدیهی است که اگر در اواخر قرن هجدهم، طبقۀ متوسط در جوامع اروپایی برتری نیافته‌بود، اشرافیت ریشه‌دار و قدیمی انگیزۀ چندانی برای دست‌کشیدن از گرایش جمال‌شناختی کهن خود نداشت» (جعفری، 1378: 160).

در واقع، رمانتیسم ویژگی این دورۀ گذار محسوب‌می‌شود. ظهور رمانتیسم هم‌زمان است با فروپاشی نظم کهن، وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی، رشد طبقۀ متوسط، گسترش سواد آموزی و تحولات دیگری که همگی پدیده‌های «نو» و بی‌سابقه‌اند و انسان کلاسیک با آن‌ها مأنوس نبوده است (همان: 160).

نکتۀ مهم دیگری که در پایان این مطلب قابل ذکر است، این است که اساساً رمانتیسم زاییدۀ شرایطی بود که تحت تأثیر ایجاد طبقۀ متوسط قرار‌داشت و اگر این طبقۀ متوسط جدید نبود، مفاهیم مربوط به اشرافیت به راحتی در قالب کلاسیک قابل بیان بود و نیازی به تغییر مکتب وجود نداشت.

 

2-3. رمانتیسم ویکتور هوگو و کتاب «بینوایان»:

ویکتور ماری هوگو (1802 - 1885) شاعر، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس بزرگ فرانسوی و یکی از بزرگترین رمانتیک‌های جهان است. «در دوران کودکی او امپراتوری ناپلئون سقوط‌کرده‌بود و در عصر «بازگشت سلطنت» نیز هنوز جوان بود، هنوز جای مشخص خود را در اجتماع نیافته‌بود و در مرزهای بورژوازی بی مال و مکنت و اشراف بی‌لقب و عنوان نگران ایستاده‌بود» (مجلسی، 1390: دو). آثار وی به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره‌کرده و بازگو‌کنندۀ تاریخ معاصر فرانسه است. او ابتدا سلطنت‌طلب بود، اما از دهۀ 1830 به آزادی خواهان پیوست (نک. مستعان، 1363: 34 و 38). در دهۀ 1840 فعالیت‌های سیاسی داشت و به خاطرش مدتی طولانی تبعید شد.

 

2-3-1. مختصری در مورد رمانتیسم در فرانسه:

برای رمانتیسم سه دوره برشمرده‌اند: 1- دورۀ تکوین و آغاز که نماینده‌اش روسو بود. 2- دورۀ گسترش و بسط رمانتیسم. نمایندگان مهم آن شاتوبریان و دوموسه بودند. 3- دورۀ سوم؛ سال‌های اواسط قرن نوزده به عنوان سال‌های پایانی رمانتیسم است که به رئالیسم نزدیک می‌شود. نمونۀ بارز آن «بینوایان» هوگوست (نک. احمری، 1374: 62).

رمانتیسم در مرحلۀ سوم ادبی، دورانی است که در واقع یک صبغه و ویژگی اجتماعی پیدا‌می‌کند و با مسائل اجتماعی مرتبط‌می‌شود و نسبت به وقایع سیاسی و اجتماعی حساس‌می‌گردد. [...] شخصیت‌هایی که در آثار دورۀ سوم رمانتیسم مطرح‌می‌شوند، در زندگی عینی و اجتماعی درگیر هستند. فقر و بی‌عدالتی و نابرابری را می‌بینند. انقلاب‌ها را حس‌می‌کنند و حتی با آن همدردی نشان‌می‌دهند. در اعتراض‌های اجتماعی شریک و سهیم می‌شوند و شخصیتی زمینی‌تر، عینی‌تر، ملموس‌تر و کاراکتری ادبی‌تر پیدا می‌کنند (همان: 63).

«رمانتیسم فرانسه در حدود سال‌های 1840 با گسترش وسیع‌تر جامعۀ جدید، رشد صنعت، بحران‌های کارگری و اجتماعی و ... بیشتر به مسائل اجتماعی گرایید» (جعفری، 1378: 265).

نخستین پرسش ما این است: اگر بخواهیم به دنبال مولفه‌های اساسی و مهم مکتب رمانتیسم در آثار ویکتور هوگو باشیم، چه چیزهایی را مشاهده‌خواهیم‌کرد؟

  1. یافته‌ها

3- 1. اصول رمانتیسم و بازتاب آن در «بینوایان»

3- 1- 1.احساسات‌گرایی

احساسات‌گرایی در نیمۀ دوم قرن هجدهم مبنایی فلسفی داشت. «عقل‌گرایی چندان بی‌پروا پیش تاخت که حس و شعور آدمی، آن‌چنان که در این‌گونه موارد پیش می‌آید، آن را چون دیواری رودرروی خود دید و به ناچار کوشید تا گریزگاه‌هایی دیگر بیابد» (برلین، 1385: 87). «در فرانسه واکنش احساس‌گرایانۀ پس از عصر روشنگری، در نیمۀ دوم قرن هجدهم، در آراء و آثار ژان ژاک روسو [1778 - 1712] به خوبی قابل مشاهده است» (جعفری، 1378: 117).

در بخشی از مجادلۀ اسقف «دینی» با کنوانسیونلِ مادی‌گرا می‌توانیم تا حدودی به این نتیجه برسیم که هوگو با بیان آن جهان‌بینی از زبان عضو سابق کنوانسیون و عدمِ مخالفتِ اسقف و تحسین نگرش مادی‌گرایانه، در عمل می‌خواهد‌ نشان‌دهد که در نهایت این اخلاق و احساس است که باعث شده است در جامعه‌ای که عقل حاکم است روزنۀ نوری برای رنج دیدگان قابل مشاهده باشد و این مسأله به مرور در تمامی رفتارهای اسقف دینی قابل درک و مشاهده است (نک. هوگو،1390: 46 - 67).

هوگو در معرفی شخصیت اسقف دینی در بینوایان، بیش از هرچیزی رفتارها و تصمیمات وی را بر مبنای نوعی منطق دلی پایه‌گذاری می‌کند. به‌تعبیری شاید بتوان گفت که سخت‌گیری‌ها و قوانین خشک و بی انعطافی که در جاهای مختلف این رمان موجب رنج شخصیت‌ها و حتی گاهی موجب گمراهی و طرد آن‌ها از اجتماع می‌شود، نمایانگر همان تسلط خردگرایی باشد و نگرشی که راوی در تحلیل چنین شرایطی دارد عکس‌العملی احساسی و خردستیز محسوب‌می‌شود. به عنوان مثال هوگو در جایی دیگر در معرفی شخصیت ژان‌والژان و بیان چگونگی به زندان افتادن او به خاطر دزدین یک تکه نان بیان‌می‌کند: «وانگهی جرم او، که خود به آن معترف بود، مستوجب چنان مجازات سنگین و وحشیانه‌ای نبود» (هوگو، 1390: 168). «آیا جامعۀ بشری حق دارد که کوته‌اندیشی‌های نامعقول و دوراندیشی‌های بیرحمانه‌اش را به افراد خود تحمیل‌کند و جرم ناچیز انسان مفلوک و بیچاره‌ای را با چنان مجازات سنگینی پاسخ‌گوید؟» (همان: 169)

هرچند نباید در بینوایان به دنبال آن مدل از احساسات‌گراییِ خردستیز گشت، اما هم نمونه‌هایی از احساسات‌گراییِ رمانتیک‌هایِ پیشین و هم نمونه‌هایی از خردستیزی را به صورت جداگانه در این اثر می‌توان مشاهده‌کرد. نمونۀ بارز گرایش هوگو به احساسات در جایی است که در بینوایان در توصیف بدبختی‌ها و رنج‌های «فانتین» روایت را تا جایی پیش‌می‌برد که این شخصیت از بیچارگی ابتدا مجبور می‌شود موهایش را بفروشد. سپس دو دندان زیبایِ خود را به خاطر نجات جان دخترش به دوره گردِ حیله‌گری تسلیم‌می‌کند و در نهایت، جبرِ زندگی فانتین را تا جایی پیش‌می‌برد که به تن فروشی می‌رسد. در همین قسمت از داستان است که راوی این شخصیت مظلوم را در مقابل اشراف‌زاده و ژاور قرار‌می‌دهد و به کمک شخصیت اصلی دیگر (ژان والژان) به مبارزه با این ساختار اجتماعی معیوب می‌پردازد (نک. هوگو، 1390: 386).

 

3- 1- 2. فردگرایی

یکی از ویژگی‌های «انسان رمانتیک» فردیت اوست. به تعبیر جونز «مهم‌ترین عنصری که رمانتیسم به جهان مدرن هدیه‌داده این است که هر موجود انسانی از یک هویت ممتاز و خاص برخوردار‌است» (جعفری، 1378: 190). فردگرایی پیش از هوگو و در دورۀ روسو مورد توجه قرار‌گرفت. «تقریبا در این نکته اتفاق نظر وجود دارد که روسو بزرگ‌ترین کاشف خودآگاهی نسبت به تنهایی و انزوای فردی است» (همان: 190).

کشف خود به عنوان فاعل شناسا «یکی از عمده‌ترین دستاوردهای رمانتیسم و پایه و مبنای جمال‌شناسی جدید است» (همان: 191) و «مهم‌ترین زمینۀ اجتماعی ظهور این فردگرایی، در‌هم‌ریختن نظم و سامان کهن جامعه و پیدایش تقسیم کار و تحولات اقتصادی است» (همان: 191)، بحثی که مختص به جامعۀ مدرن غرب است. و هوگو در بخشی از داستان بینوایان به شکلی نمادین به تغییر این نظامِ کهنِ اجتماعی اشاره‌می‌کند (نک. هوگو، 1390: 275).

می‌توان گفت ژان والژان در بینوایان بیانگر تقابل فردیت با جامعۀ مدنی است. باربیه در تعریف مدرنیتۀ سیاسی می‌گوید: «مدرنیتۀ سیاسی به طور بسیار دقیق بر جدایی میان دولت سیاسی و جامعۀ مدنی، میان پهنۀ عمومی و پهنۀ خصوصی و میان شهروند و فرد استوار است» (باربیه، 1383: 19). اگر به شخصیت های اصلی بینوایان دقت کنیم؛ به عنوان مثال ژان والژان، فانتین یا تناردیه هرکدام افرادی هستند از طبقۀ متوسط و پائین جامعه. افرادی که هوگو در عصر خود هر روزه با امثال آن‌ها برخورد‌داشته‌است. وقتی نویسنده‌ای شخصیت‌هایش را از میان افراد عادی جامعه انتخاب‌می‌کند؛ یعنی از آن نگرش کلاسیک و سنتی نسبت به شخصیت داستانی عبور‌کرده‌است. این خود گام بزرگی است در فردیت بخشیدن به انسان مدرن.

فرد باوری در جهان مدرن به قدری دارای اهمیت است که توجه به آن به عنوان یکی از گام‌های بزرگ در راه رسیدن به دموکراسی مطرح است. «پدران ما واژۀ فردباوری را که ما برای استفادۀ خود ساخته‌ایم، نمی‌شناختند، زیرا در روزگار آنان فردی که به گروهی تعلق نداشته باشد یا بتواند خود را به طور مطلق تنها بشمرد، یافت نمی‌شد» (همان: 195).

 

3- 1- 3. قهرمان رمانتیک

«قهرمان رمانتیک فردی است که دغدغه‌های فردی خود را با روح «عصر» درهم‌آمیخته است و مظهر امید دوران برای رهایی از وضع موجود و رسیدن به وضع آرمانی محسوب‌می‌شود» (جعفری، 1378: 193). به تبعیت از مبحث فردگرایی، قهرمان رمانتیک کسی است که به تنهایی در مقابل اجتماع ایستاده و برای زندگی جدال‌می‌کند. در آثار کلاسیک قهرمان‌ها جنبه‌ای کمال‌گرا دارند و معمولا از ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی برخوردارند؛ اما در رمانتیسم نویسنده به سراغ قهرمان‌هایی می‌رود که خود بخشی از افراد عادی جامعه هستند و هیچ ویژگی منحصر‌به‌فردی ندارد. به تعبیری قهرمان رمانتیک معرف اکثریت رنج دیدۀ جامعه است.

«در عصر رمانتیک اوج‌گرفتن فردیت و درهم‌ریختن نظام کهن زمینه را برای قهرمان گرایی آماده‌می‌کند؛ اصولا این عصر دورۀ تجربۀ قهرمانی است» (همان: 194). در بینوایان قهرمان اصلی یعنی ژان والژان، خود از طبقۀ فرودست و رنج‌کشیدۀ جامعه است که حتی سواد هم ندارد و خواندن و نوشتن را در زندان می‌آموزد. همین‌طور فانتین و دخترش کوزت همگی از طبقۀ محروم و رنج‌کشیدۀ جامعه هستند که به نوعی در تقابل با جامعه یا به تعبیری دیگر در موقعیتی هستند که جامعه در مقابل آن‌ها قرار‌گرفته‌است. این چیزی است که بحث فردگرایی و قهرمان رمانتیک را باهم پیوند‌می‌زند.

 

3- 1- 4. انقلاب

مهم‌ترین دلبستگی‌ها و دغدغه‌های رمانتیک‌های اجتماعی را «می‌توان چنین برشمرد: انقلاب، آزادی و ناسیونالیسم محرومان و رنج‌هایشان» (جعفری، 1378: 174).

اگر بخواهیم به زمینه‌های انقلاب‌های فکری اروپا و فرانسه توجه‌کنیم باید بگوئیم مباحثی از قبیل تغییر قدرت و سلطنت انتخابی و ایستادن در مقابل قدرتِ مطلقه زمینه‌های بسیار طولانی در تاریخ فرانسه دارد (نک. طباطبایی، 1382: 342 - 344). این مباحث که از قرن 15 میلادی در اروپا مطرح‌شد، در تاریخ اروپا زمینۀ مهمی برای پیدایش نظام‌های دموکراتیکی است. چیزی که در قرن نوزده و بیست تنها نشانه‌هایی از آن در میان روشن‌فکران ایران بر سر زبان‌ها افتاد. بحث مهمی که نباید از آن چشم‌پوشید بحث بستر اجتماعی این نوع تفکرات است. یکی از دلایل مهم اینکه نظریه‌پردازان سیاسی همچون کوزانوس و کالون در سده‌های 14 تا 16 نتوانستند حکومت دموکراتیک را توصیه‌کنند (نک. همان: 285، 342 و 372) یکی سیطرۀ دین بود و دیگری بی‌سوادی عوام، زیرا یکی از اساسی‌ترین لوازم حکومت دموکراتیک داشتن مردمی آگاه است. چیزی که در ایران عصر مشروطه، نشانه‌ای از آن وجود‌نداشت. مهم‌ترین دلیل موفقیت اروپایی‌ها در دموکراسی آگاهی از این زمینه‌ها بود و مهم‌ترین دلیل شکست ایرانیان نیز بی‌توجهی به همین بستر.

به عقیدۀ جعفری «رمانتیک‌های اجتماعی با شور و حرارت خارق‌العاده‌ای با تحولات انقلابی زمان خود همدلی و همراهی کرده‌اند. انقلاب فرانسه که در واقع، محصول مشترک خود روشنگری و آرمان رمانتیسم محسوب‌می‌شود در سرتاسر اروپا از جانب رمانتیک‌ها همچون رستاخیزی عظیم تلقی‌گردید که با شعار «آزادی، برابری، برادری» نظام کهن را ویران‌می‌کند تا نظام اجتماعی نوینی را بنا نهد» (جعفری، 1378: 174).

هوگو در نامه‌ای که به «سنت بوو» در ایام جوانی نوشته بیان‌می‌دارد که هنوز زمان حکومت جمهوری فرا‌نرسیده‌است (هوگو، 1363: 40). اما در نیمۀ دوم قرن نوزدهم همان‌طور که او پیش‌بینی‌کرده‌بود، زمان دست‌یابی به دموکراسی فرا‌رسیده‌بود و گرایش‌های آزادی‌خواهانه را می‌توان از مفاهیم مورد تأکید وی در بینوایان دانست.

 

3- 1- 5. محرومان و رنج‌دیدگان:

هوگو بارها به این مسأله که احقاق حقوق ضعفا از هر اعتقادی مهم‌تر است، پرداخته‌است. هرچند اساسا نیازی به ذکر مثال نیست، چراکه عنوان کتاب برای همین گروه انتخاب‌شده و سراسر رمان نیز توصیف رنج‌ها و دردهای بینوایانِ جامعه‌ای است که مدرنیسم را تجربه‌می‌کند. این کتاب توصیفی از جامعه‌ای صنعتی‌شده و در مسیر پیشرفت است که به جای اینکه در خدمت انسان‌ها و به‌خصوص محرومین باشد، استخوان‌های اقشار ضعیف را در زیر چرخ خود خرد می‌کند.

در بخشی از بینوایان در بحثی که بین عضو سابق کنوانسیون و اسقف دینی ایجاد‌می‌شود، به دنبال جدال‌ها و اظهار نظرهای اعتقادی و سیاسی مهم‌ترین مسأله‌ای که از دیدگاه راوی اهمیت‌دارد این است که سعادت بشر و احقاق حقوق ضعفا از هر اعتقادی مهم‌تر است. تا جایی که اگر ستیزی در راه این احقاق حق، بین دین و قدرتِ حاکم و بینوایان دربگیرد، وی جانبِ رنج دیدگان را می‌گیرد (نک. هوگو، 1390: 81 - 92).

 

3- 2. اصول رمانتیسم و بازتاب آن در «تهران مخوف»

مرتضی مشفق کاظمی (1281 - 1356) نویسنده و روزنامه‌نگار و از پیشگامان رمان اجتماعی در ایران است. برخی تهران مخوف او را اولین رمان اجتماعی ایران دانسته‌اند که نویسندگان بسیاری از جمله محمد مسعود تحت تأثیر او بوده‌اند. رمان «تهران مخوف» از دیدگاه مکاتب ادبی به عنوان رمانی رمانتیک شناخته‌شده‌است. اهمیت این کتاب از نظر توصیف اوضاع سیاسی - اجتماعی روزگار پیش از رضاخان و دورۀ قدرت‌گیری او بسیار حائز اهمیت است. با وجود همۀ این ویژگی‌ها ما به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که آیا با بررسی این کتاب به عنوان نمونه‌ای از آثار رمانتیک می‌توان آن را به عنوان اثری موفق به‌حساب‌آورد یا نه؟

پیش از اینکه به سنجش وفاداری «تهران مخوف» به اصول مکتب رمانتیسم بپردازیم، لازم است که از دیدگاهی کلی‌تر به مکتب رمانتیسم بنگریم و این پرسش را مطرح‌کنیم که آیا اساساً مکتب رمانتیسم در جهان سوم و کشوری مثل ایران جایگاهی دارد یا خیر؟

برخی از منتقدان از جمله خانلری و شریعتی بر این عقیده هستند که مکاتب ادبی غربی جامه‌ای است که تنها بر قامت آن جوامع دوخته‌شده‌است و هیچ مناسبتی با جهانِ اجتماعی کشورهای جهان سومی مثل ایران ندارد و عده‌ای نیز بر این عقیده هستند که نهایتاً می‌توان جنبه‌هایی از آن مکاتب را در آثار ایرانی یافت (جعفری، 1386: 12). جعفری تا حدودی دیدگاهی مخالف خانلری و شریعتی اتخاذ‌کرده و معتقد‌است رمانتیسم یعنی ضدیت با سرمایه‌داری و اگر اینچنین مسأله‌ای در جوامع جهان سومی وجود‌داشته‌باشد، می‌توان گفت که رمانتیسم هم در آن جوامع حضور‌دارد (جعفری، 1378: 358)؛ اما باید در‌نظر‌داشت که علاوه بر ضدیت با سرمایه‌داری عوامل دیگری هم در گرایش به رمانتیسم دخیل است؛ به عنوان مثال زهراکار رشد ناسیونالیسم، رفاه و خودآگاهی فزایندۀ طبقۀ متوسط و افزایش باسوادان را از عوامل مهم گرایش به رمانتیسم ذکر‌کرده‌است (زهراکار، 1389: 161).

اگر نگاهی به تاریخ نگارش «تهران مخوف» بیندازیم، متوجه‌می‌شویم با‌وجود‌اینکه برخی از روشنفکران ایرانی با این مفاهیم آشنایی دارند و حتی به دنبال ایجاد زمینه‌هایی برای شکوفایی چنین مفاهیمی هستند؛ اما در عمل ایران 1300 شمسی (1920 میلادی) به هیچ‌ وجه قابل مقایسه با فرانسۀ 1800 میلادی نیست. با توجه به این توضیحات می‌توان ادعا‌کرد که این مکاتب هیچ سازگاری با جهان اجتماعی کشوری مثل ایران ندارند و تنها می‌توان به دنبال شباهت‌هایی بین این آثار و آثارِ اصیل خلق‌شده در آن مکاتب یافت که آن هم بیش از هرچیزی جنبه‌ای تقلیدی داشته است تا اینکه مبنایی فکری و فلسفی داشته‌باشد.

به هر روی گرایش به رمانتیسم در ایران امری غیر قابل انکار است. به عقیدۀ آدمیت «ملی گرایی» و «دموکراسی» از جمله عوامل گرایش ایرانیان به رمانتیسم است که تحت تأثیر ادبیات فرانسه بود (نک. 1394: 17). جعفری معتقد است نگارش بسیاری از رمان‌های تاریخی و توجه به رمانتیسم اجتماعی در دورۀ مشروطه و پس از آن تحت تأثیر اندیشه‌های آزادی‌خواهانه و انقلابی و توجه به محرومان در فرانسه بوده که در آثار رمانتیک بازتاب داشته‌است (نک. جعفری، 1386: 34 و 41). در مجموع می‌توان نتیجه‌گرفت که گرایش به رمانتیسم در ایران بیش از هرچیز دیگری تحت تأثیر  جریانات فکری - اجتماعی و ادبی فرانسه بوده است.

تهران مخوف را می‌توان از چند جنبه بررسی‌کرد. در این‌جا از مولفه‌هایی همچون «احساسات‌گرایی»، «فردگرایی»و «قهرمان رمانتیک» و توجه به «رنج‌دیدگان» اجتماع برای سنجش این اثر از نظر مکتب ادبی رمانتیسم بهره‌گرفته‌ایم.

 

3- 2- 1. احساسات‌گرایی

یکی از ویژگی‌های اصلی رمانتیسم دورۀ اول احساسات‌گرایی است که ژان ژاک روسو نمایندۀ آن است (نک. احمری، 1374: 62)؛ اما در آثار دورۀ سوم بویژه بینوایان هم می‌توان این گرایش را یافت. در ایران نیز نمونه‌های بسیاری می‌توان یافت که به جنبۀ احساساتی رمانتیسم توجه داشتند. یوسف اعتصام‌الملک اولین مترجم بینوایان (تیره‌بختان) از نخستین افرادی است که به قطعه‌های ادبی رمانتیک و احساسی توجه داشت. «قدیم‌ترین نمونه‌های قطعه‌های داستانی رمانتیک و پراحساس را در شماره‌های سال اول مجلۀ بهار به مدیریت اعتصام‌الملک می‌توان مشاهده‌کرد» (جعفری، 1386: 51). داستان کوتاه یا قطعۀ روایی «همشیره» «مضمون فقر و فضیلت و عفت و فداکاری را به شیوۀ صریح و پر احساس و جانبدارانه بازگو‌می‌کند» (همان: 51). نمونۀ دیگر «بیچاره مادر» نوشتۀ احمد حکمت است که آن هم در مجلۀ بهار منتشر شد (همان: 53).

هرچند جعفری رمانتیسم دورۀ اول (دورۀ مشروطه) را که شامل موارد فوق‌الذکر هم می‌شود طبیعی‌تر و خودجوش‌تر می‌داند و براین عقیده است که هنوز به سبک و شیوه تقلیل‌نیافته و نسبت به رمان‌های بعدی غیر احساسی است (همان: 30)؛ اما در اغلب آثار رمانتیک این دوره و دورۀ رضاخان احساسات‌گرایی یکی از مشخصه‌های اصلی داستان‌ها و رمان‌هاست. در تهران مخوف هم گرایش‌های احساسی جابه‎جا به چشم می‌خورد. وفاداری و عفت قهرمانان رمان‌های رمانتیک از دیگر ویژگی‌های رمان احساساتی است (همان: 48) که در تهران مخوف نمونه‌های بارز آن «فرخ» و «عفت» هستند.

به عقیدۀ جعفری مضمون اصلی بیشتر رمان‌های احساساتی قرن هجدهم «فضیلت تحت ستم» است (همان: 77). در تهران مخوف شخصیت اصلی داستان یعنی فرخ با وجود پاک‌نهادی دچار رنج بسیاری می‌شود و همچنین عفت که دختر معصومی است، از بد روزگار و سرنوشت شوم از روسپی خانه سردرمی‌آورد. پیش از هرچیزی باید توجه داشت که مبنای احساسات‌گرایی رمانتیسم چه بود؟ «عصر احساس از یک جهت، عکس‌العملی طبیعی بر علیه عصر خرد و ارج‌گذاری بیش از حد خردگرایان به آگاهی بود» (جعفری، 1378: 114).

در معرفی بینوایان نمونه‌هایی از خردستیزی هوگو را بیان‌کردیم. اگر به ساختار اجتماعی دورۀ خلق تهران مخوف بازگردیم، متوجه‌می‌شویم ایران پیش از رضاخان اساساً عصر خردی را پشت سر نگذاشته است که احساسات‌گرایی به عنوان جدالی با این جهان‌بینی و فلسفۀ اجتماعی به پاخاسته باشد. به عقیدۀ برخی «آخوندزاده» با «ولتر» مقایسه‌شده‌است (نک. جعفری،1386: 32)، اما باید در‌نظر‌داشت که افرادی همچون آخوندزاده و ملکم‌خان تنها طرح‌هایی از روشنگری را برای ایرانیان ترسیم‌کردند و حتی دهه‌ها بعد تنها برخی از نویسندگان و تحصیل‌کردگان غرب توانستند این نوع تفکر را بفهمند و بدان گرایش داشته‌باشند و این بسیار فاصله دارد با آن چیزی که به عنوان مثال در کشوری مثل آلمان یا فرانسه تجربه‌می‌شد. به نحوی که این نوع تفکرات در میان جامعه و اقشار متوسط و کم‌سواد هم حامیان پرو پا قرصی داشت و می‌شد از آن به عنوان تفکر اجتماعی مسلطی یاد‌کرد که در دورۀ رمانتیک‌ها بدان حمله شد.

اکنون ببینیم علل پیدایش چنین دگرگونی حساسیت افراد در نیمۀ دوم قرن هجدهم چه بود؟ البته ذکر تمامی این علل دشوار است، لکن باید آن را معلول پیشرفت تمدن به طور کلی و صدها عامل و موجبات اقتصادی و سیاسی دانست، چنین تحولی بی‌شک نتیجۀ قهری کهولت تمدنی است که از درشتی به نرمی و حساسیت گرائیده و در پی مجادلات بسیار، پس از آنکه عقل را بر تخت شاهی نشانده، دل را نیز حقوقی از جمله آزادی بخشید تا نهفته‌های خویش را ابراز دارد (وان تیژم، 1370: 12).

«از لحاظ فکری در ایران آستانۀ مشروطه چیزی وجود‌ندارد که قابل مقایسه با میراث عظیم روشنگری باشد» (همان: 31). بنابراین احساسات‌گرایی رمانتیک‌ها در ایران مبنایی اندیشگانی نداشته و تا حد زیادی به شکلی تقلیدی و متأثر از آثار رمانتیک‌های اروپایی و بویژه فرانسوی بوده است.

 

3- 2- 2. فردگرایی و  قهرمان رمانتیک:

به گفتۀ دورکیم: «آرمان‌های فردگرایی مبین پیدایش نوع جدیدی از نظم اجتماعی هستند که به نحو فزاینده‌ای از قالب‌های سنتی جامعه که محافظه‌کاران از آن‌ها دفاع‌می‌کنند فراتر خواهد‌رفت» (جعفری، 1378: 191). همان طور که بیان‌شد اساساً ساختار اجتماعی ایران در دورۀ مورد نظر تغییری اساسی را پشت سر نگذاشت. با وجود مشروطه‌خواهی که آن هم به شکست انجامید، اساساً جامعۀ ایرانی نتوانست دورۀ سنتی را پشت‌سر‌بگذارد و تقریباً تمامی مفاهیمی که در مورد جهان مدرن و نو‌شدن مطرح‌بود در حد تئوری باقی‌ماند.

یکی از ویژگی‌های «انسان رمانتیک» فردیت اوست. به تعبیر جونز «مهم‌ترین عنصری که رمانتیسم به جهان مدرن هدیه‌داده این است که هر موجود انسانی از یک هویت ممتاز و خاص برخوردار است» (همان: 190). در مقابل این دیدگاه باید متذکر‌شد که جهان اسلام با مدرنیتۀ سیاسی (که فردیت مهم‌ترین مشخصۀ آن است) ناآشناست؛ زیرا دین اسلام به شدت به بعد اجتماعی خود اهمیت می‌دهد (نک. باربیه،1383: 326).

دین اسلام دارای الزامات اجتماعی و سیاسی است و بر طبق فرمول کلاسیک هم دین است و هم دولت (به عربی دین و دوله) در نتیجه امت دینی می‌خواهد بر باهمستان سیاسی منطبق‌شود. پیداست که تبعیت فرد از امت دینی به طور طبیعی فرمان‌برداریش از باهمستان سیاسی را در پی دارد. به دیگر سخن تقدم و برتری گروه بر فرد هم در پهنۀ سیاسی خود می‌نماید و هم در پهنۀ دینی (همان: 328).

مشفق کاظمی اساسا با شخصیت‌پردازیِ مدرن آشنا نیست و این یکی از بزرگترین معایب این کتاب است (نک. میرعابدینی، 1377: 79). به‌علاوه در خصوص فردیتِ شخصیت‌های تهران مخوف باید گفت که شخصیت‌های اصلی این رمان، یعنی فرخ، مهین و عفت همگی از خانواده هایی اشرافی هستند (نک. همان: 57) و این کاملاً مباین با آن شخصیت‌پردازی جدید در رمانتیسم است. «پدران ما واژۀ فردباوری را که ما برای استفادۀ خود ساخته‌ایم نمی‌شناختند؛ زیرا در روزگار آنان فردی که به گروهی تعلق نداشته باشد یا بتواند خود را به طور مطلق تنها بشمرد، یافت‌نمی‌شد». توکویل بر این باور است که حرکت به سوی برابری و دموکراسی، این فردباوری را پدید‌آورده‌است: «فردباوری خاستگاهی دموکراتیک دارد و به نسبتی که موقعیت‌ها برابر می‌شوند خطر گسترش آن افزایش می‌یابد» (باربیه، 1383: 195).

این ضعف در شخصیت‌پردازی بویژه در معرفی قهرمان‌های داستان جلوۀ نامطلوبی دارد. در بحث قهرمان رمانتیک گفته‌شد که با توجه به فردگرایی و تغییر ساختار اجتماعی فرانسه، قهرمان‌ها از میان طبقات پائین جامعه بودند، اما در تهران مخوف با وجود اینکه نویسنده سعی‌دارد به بطن جامعه نفوذ‌کند و آن فردگرایی را در توصیف قهرمان به‌کار‌گیرد، به دلیل نبود زمینه‌های اجتماعی، موفق عمل‌نکرده‌است. به نحوی که حتی ناخودآگاه همچون قصه‌گویان سنتی از قهرمان اصلی داستان (فرخ) بارها با عنوان «پهلوان حکایت» نام‌می‌برد (نک. مشفق کاظمی،1340: 190 و 267). این قهرمانان برخلاف قهرمان رمانتیک بویژه قهرمانان بینوایان تک‌بعدی هستند (کاملاً خوب یا کاملاً بد) (میرعابدینی، 1377: 60). به‌نحوی که در بخشی از رمان علناً در معرفی همین شخصیت به‌عنوان کسی که از «صفات برجسته» و «مزایای اخلاقی» برخوردار‌است، یاد‌می‌کند (نک. مشفق کاظمی، 1340: 22).

در بینوایان از وجود کارخانه‌ها و کارگرهای کارخانه‌ها و صنعتی‌شدن سخن به میان می‌آید و بیشترین حجم این داستان مختصِ توصیف این‌گونه از زندگی و چالش‌های مربوط به این سبک از زندگی است. به نحوی که تقریباً تمامی شخصیت‌های ستمدیدۀ این رمان قربانی مدرنیته و صنعتی‌شدن هستند، اما در تهران مخوف تنها نشانه‌هایی از فساد، در گوشۀ شهری که نه کارخانه‌ای دارد و نه نشانه‌ای از صنعت و مدرنیته، دیده‌می‌شود که به تقلید کوشیده است تا شخصیت‌هایی مشابه شخصیت‌های بینوایان بسازد.

همین‌طور محمد مسعود از کسانی که دنباله‌رو مشفق کاظمی است، به‌خصوص در رمان تفریحات شب بسیار متأثر از بینوایان است و شخصیت‌های اصلی داستان بی‌شک از بخش فانتین بینوایان الگوبرداری شده‌است. در رمان تفریحات شب همچون رمان تهران مخوف یکی از بن‌مایه‌های اساسی داستان فضیلتِ تحت ستم است که نویسنده بارها بدان اشاره‌می‌کند (نک. مسعود، 1384: 41 و 43). حتی به نحو بارزتری رمان گلهایی که در جهنم می‌رویند عنوانی است که این بن‌مایه را مستقیماً ابراز‌می‌دارد. در تهران مخوف هم نویسنده سعی‌دارد به این بُعد از قهرمان‌پردازی بینوایان توجه‌داشته‌باشد؛ اما از تقلیدی کودکانه و پندهایی مبتدیانه نمی‌تواند فراتر رود. «کم کم معتقد می‌شد که در جامعۀ امروزی فرد نیکخواه و نیکورفتار سرنوشتی جز تحمل ظلم و ستم ندارد» (مشفق کاظمی، 1340: 187).

 

3- 2- 3. انقلاب و ناسیونالیسم

همان‌طور که ذکر‌شد، مهم‌ترین دلبستگی‌ها و دغدغه‌های رمانتیک‌های اجتماعی را «می‌توان چنین برشمرد: - انقلاب، آزادی و ناسیونالیسم، - محرومان و رنج‌هایشان، - افق روشن آینده» (جعفری، 1378: 174). شعارهای رمانتیک انقلاب فرانسه در رمانتیسم دورۀ اول ایران (دورۀ مشروطه) تأثیر بسیاری داشت. به‌عنوان‌مثال؛ «بر روی آرم صفحۀ اول چندین نشریۀ این دوران از جمله روزنامۀ تشویق و صور اسرافیل عبارت «حریت، مساوات، اخوت» نقش‌بسته‌است» (جعفری، 1386: 34).

انقلاب فرانسه به‌تدریج مرزهای اروپا را درنوردید و در سراسر جهان تأثیر نهاد. این انقلاب نخستین نهضت بزرگ فکری در مسیحیت غربی است که اثری ملموس و واقعی و فوری بر جهان اسلام داشت. در نیمۀ دوم قرن نوزدهم و با الهام از انقلاب فرانسه کلمۀ «وطن» در ترکیۀ عثمانی به‌تدریج معنای جدید و امروزین خود را پیدا‌کرد و از دلالت بر زادگاه یا محل اقامت افراد فراتر رفت و همچنین کلمۀ «آزادی» که قبلاً لفظی حقوقی و متضاد با «بردگی» بود معنایی سیاسی به خود گرفت (جعفری، 1378: 176).

مفهوم وطن و میهن که پیش از مشروطه به‌تدریج شکل‌گرفت به نوعی ناسیونالیسم رمانتیک تبدیل‌می‌شود. به تعبیری ناسیونالیسم رمانتیک همان شیفتگی به گذشتۀ ایران است (نک. جعفری، 1386: 44). اساسا نمونه‌های بسیاری از رمان‌ها و رمانس‌های تاریخی عصر مشروطه تحت تأثیر رمانتیسم فرانسه به نگارش درآمد (همان: 41)، اما باز هم نباید از تقلیدی‌بودن این ناسیونالیسم غافل شد. در تهران مخوف نویسنده سعی‌دارد بر مفهوم ملیت و وطن‌پرستی تکیه‌کند. در جایی از داستان راوی از زبان یک شخصیتِ مذموم به‌نحوی کاملاً مستقیم بیان‌می‌کند که ملی‌گرایی و توجه به قومیت معادل است با پایبندی به سنت‌ها (مشفق کاظمی، 1340: 317) و بسیار روشن است که بیان این گونه مطالب از زبان شخصیتی مذموم در جهت انتقاد از چنین نگرشی است و این در حالی است که نویسنده، خود در حقیقتِ امر از صحتِ چنین واقعیتِ تلخی غافل مانده است.

 

3- 2- 4. محرومان و رنج‌هایشان:

«رمانتیک‌ها فرد ستمدیده و محروم را قربانی نظام اجتماعی می‌دانند و حتی جنایتکاران نیز از حمایت و شفقت رمانتیک‌ها برخوردار‌می‌شوند؛ زیرا اینان خود قربانیانی هستند که تباهی‌های اجتماعی مانع ظهور و بروز فضیلت‌های ذاتیشان شده‌است». «در بینش رمانتیک اگر قید‌و‌بندهای اجتماعی از سر راه اینگونه افراد برداشته شود و به راه درست هدایت شوند، چه‌بسا افرادی شرافتمند و پاک‌نهاد و بلند‌همت باشند» (جعفری، 1378: 180) که نمونۀ بارزش شخصیت‌های اصلی در بینوایان است. البته باید در نظر داشت که شرایطِ ایرانِ دورۀ مورد نظر با فرانسۀ دورۀ هوگو بسیار متفاوت بود. به عنوان مثال؛ همان‌طور که ذکر‌شد تحت تأثیر مدرنیته و خردگرایی و تسلط قانونِ خشک و سخت‌گیرانه شخصیت‌های اصلی بینوایان بویژه ژان والژان زندگی نکبت‌باری را تجربه‌می‌کردند، اما در ایران اساساً نه چنین چیزی وجود‌داشت و نه می‌شد حتی به صورتی تخیلی چنین اجتماعی را تصور‌کرد.

وقتی هوگو از پیامدهای مدرنیته در فرانسه سخن‌می‌گوید این امر دامن‌گیر بخش اعظمی از مردم فرانسه است، اما در ایران عصر مشروطه، به هیچ وجه چنین چیزی قابل تصور نیست؛ بنابراین در ایران درصد بسیار محدودتری درگیر این مسائل هستند و طبیعی است که انتظار نداشته باشیم آثار نویسندگان ما همچون آثار هوگو طرفدار پیدا‌کند و به عنوان یک مکتب فکری مورد قبول واقع‌شود و در جامعه تأثیر آنچنانی داشته‌باشد.

به بیان دیگر، سخن نویسندگان ما حرف دل عدۀ بسیار معدودی از رنج‌کشیدگان کل جامعه است نه همۀ آن‌ها. درصد بسیار بالایی از مردم در این نوع رمانتیسم از‌قلم‌افتاده و نادیده گرفته‌شده‌اند. این امر یکی از دلایل اصلی اثبات این ادعاست که این آثار کاملاً تقلیدی بوده و زمینۀ فکری - اجتماعی آن در ایران مهیا نبوده است.

مشفق کاظمی در بخش‌هایی از رمان از ساختار حاکم انتقاد‌می‌کند و به مفاهیمی همچون دموکراسی و حکومت مردم بر مردم می‌پردازد (نک. مشفق کاظمی، 1340: 166 و 1340: 262) و این امر جنبه‌ای بیسار تقلیدی دارد؛ زیرا هیچ بستری برای تحقق این آرمان وجود‌ندارد. البته نمونه‌هایی از توجه به مسائل اساسی که قشر رنجبران با آن درگیر هستند نیز مطرح‌شده‌است. به عنوان مثال؛ نویسنده بارها از قدرت حاکم و نظام استبدادی و همچنین سوء استفاده از دین انتقاد‌می‌کند و بارها به خرافاتی که در جامعه موج‌می‌زند و موجب بسیاری از بدبختی‌هاست اشاره‌می‌کند (نک. مشفق کاظمی، 1340: 87، 164، 181، 244 و 257)، اما این تنها به عنوان گام کوچکی در این راه است و اشاره‌ای گذرا و کم ارزش در مقابل آنچه به عنوان مثال در آثار صادق هدایت در نقد خرافه‌گرایی به نگارش درآمده‌است.

کتاب بینوایان «دادخواستی است برای بینوایان که از بینوایی رنج‌می‌برند و بینوایی بی‌آبرویشان کرده‌است که از رساترین حنجرۀ این روزگار برآمده است» (جعفری، 1378: 180). در مقابل آنچه ما در تهران مخوف شاهد آن هستیم، سخن از رنج‌دیدگانی است که به هیچ وجه نمایندۀ اکثریت جامعه نیستند و صرفاً شخصیت‌های خیالی هستند که به تقلید از غرب ساخته و پرداخته شده‌اند تا از رنج هایی خیالی و فانتزی سخن به میان آورند. مفاهیمی که تنها مخاطبان آن درصد بسیار ناچیزی از باسوادانِ اندک جامعه هستند که با جهان غرب اندک آشنایی دارند. این اثر به هیچ وجه روایتگر آمال رنج‌دیدگان حقیقی این جامعه نیست. به همین دلیل در تحقق اهداف خود ناموفق است. اگرچه به عنوان تمرینی در راه ورود به رمان‌نویسی نوین کمک شایانی به نویسندگان بعدی کرده است.

 

پی‌نوشت:

  1. ر.ک: میرعابدینی، صدسال داستان نویسی ایران. (ج 1و2). صفحات 73، 79 و 89.
  2. در خصوص تأثیرپذیری نویسندگان ایرانی از رمانتیک‌های فرانسوی و ویکتور هوگو ر.ک: محمدعلی سپانلو، نویسندگان پیشرو ایران. صفحۀ 58 و میرعابدینی، صدسال داستان نویسی ایران، صفحۀ 54.
  3. عباراتی چون آسیاب بادی زاییدۀ جامعۀ فئودالی بود و ماشین بخار زاییده جامعۀ صنعتی. انقلاب های اجتماعی ناشی از وجود فقر و نابرابری اجتماعی هستند. شیوۀ معیشت تعیین‌کنندۀ نظام بادیه‌نشینی است. بیانگر تبیین مادی‌گرایانه از جامعه، تاریخ و تحولات و تغییرات مربوط به آن‌ها هستند (غفاری، 44).

 

  1. نتیجه‌گیری

بررسی زمینه‌های فکری - اجتماعی خلق یک اثر ادبی از دیرباز مورد توجه منتقدان بوده‌است. توجه به رمانتیسم و گسترش آن در میان نویسندگان و شاعران پس از دورۀ مشروطه تحت تأثیر عواملی بوده که توجه چندانی به آن‌ها نشده‌است. و تنها در برخی از کتاب های نقد به گرایش‌های رمانتیکی نویسندگانی مثل مشفق کاظمی اشاره‌شده‌است. این مقاله با مقایسۀ ساختار اجتماعی دو کشور فرانسه و ایران به دنبال تبیین این مسأله بود که اساساً ساختار اجتماعی فرانسه با رواج رمانتیسم در آن کشور مناسبت فکری - اجتماعی داشته‌است؛ اما وقتی در کشوری مثل ایران گرایش‌هایی به رمانتیسم ایجاد‌می‌شود، نمی‌توان بدون توجه به زمینه‌های اجتماعی این کشور موفقیت چنین مکتبی را پذیرفت. با توجه به مباحث مطرح‌شده، این نتیجه حاصل‌شد که در خصوص رمان‌هایی همچون تهران مخوف اگرچه می‌توان شباهت‌هایی با آثار رمانتیک فرانسه یافت؛ اما در مجموع خلق این آثار به تقلیدی کودکانه می‌ماند که هیچ یک از زمینه‌های خلق اثر رمانتیک را ندارند و صرفاً تحت تأثیر آشنایی با آثار رمانتیک فرانسه نوشته‌شده‌است و با وجود اینکه از نظر محتوایی و پیشگام‌بودن در داستان‌نویسی دارای اهمیت هستند، از نظر موفقیت در مکتب ادبی مورد نظر به هیچ وجه قابل دفاع نیستند.

 

[1]. ytalebian@gmail.com

  1. نویسندۀ مسئول: Atu.hadi69@gmail.com

 

منابع
آبراهامیان، یرواند. (1397). ایران بین دو انقلاب، ترجمۀ احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی.
آدمیت، فریدون. (1394). فکر آزادی و مقدمۀ نهضت مشروطیت. تهران: گستره.
احمری، حمیدرضا. (1374). «هوگو و رمانتیسم». مجلۀ مشرق. شمارۀ5 صص 62 - 64.
اکلشال، ‌رابرت و دیگران. (۱۳۷۵). مقدمه‌ای بر ایدئولوژی‌های سیاسی، ترجمة محمد قائد. تهران: نشر مرکز.
باربیه، موریس. (1383). مدرنیتۀ سیاسی. ترجمۀ عبدالوهاب احمدی. تهران: آگه.
برلین، آیزایا. (1385). ریشه‌های رومانتیسم. ترجمۀ عبدالله کوثری. تهران: نشرماهی.
جعفری، مسعود. (1386). سیررمانتیسم در ایران از مشروطه تا نیما. تهران: مرکز.
جعفری، مسعود. (1378). سیر رمانتیسم در اروپا. تهران: مرکز.
زهراکار، مهران. (1389). مقایسۀ ریشه‌های اجتماعی انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب کبیر فرانسه. تهران: آبگین رایان.
زیبا کلام، صادق. (1384). ما چگونه ما شدیم. تهران: انتشارات روزنه.
زیبا کلام، صادق. (1394). سنت و مدرنیته. تهران: روزنه.
سپانلو، محمدعلی. (1374). نویسندگان پیشرو ایران. تهران: انتشارات نگاه.
طباطبایی، جواد. (1382). تاریخ اندیشۀ سیاسی جدید در اروپا. تهران: آگه.
غفاری، غلامرضا و ابراهیمی لویه، عادل. (1389). جامعه‌شناسی تغییرات اجتماعی. تهران: آگرا.
مسعود، محمد. ( 1384). تفریحات شب. تهران: تلاونگ.
مشفق کاظمی، مرتضی. (1340). تهران مخوف. تهران: ابن‌سینا.
مشفق کاظمی، مرتضی. (1340). یادگار یک شب. تهران: ابن‌سینا.
میرعابدینی، حسن. (1377). صد سال داستان نویسی ایران. (ج 1و 2). تهران: چشمه.
وان تیژم، فیلیپ. (1370). رمانتیسم در فرانسه. ترجمۀ غلامعلی سیار. تهران: بزرگمهر.
هوگو، ویکتور. (1363). بینوایان. ترجمۀ حسینقلی مستعان. تهران: امیر‌کبیر.
هوگو، ویکتور. (1390). بینوایان. ترجمۀ محمد مجلسی. تهران: نشر دنیای نو.
دوره 1، شماره 2
آذر 1404
صفحه 139-158
  • تاریخ دریافت: 10 دی 1403
  • تاریخ بازنگری: 10 فروردین 1404
  • تاریخ پذیرش: 01 خرداد 1404
  • تاریخ اولین انتشار: 29 آذر 1404
  • تاریخ انتشار: 29 آذر 1404