واکاوی تطبیقی تئوری ویلیام گلاسر و هرم نیازهای مازلو در مجموعه داستان‌های کوتاه مثل همه عصرها اثر زویا پیرزاد(مطالعه موردی داستان خرگوش و گوجه فرنگی).

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 نهادکتابخانه‌های عمومی کشور، ادارۀ کل کتابخانه‌های عمومی استان قزوین. قزوین. ایران.

2 عضو سازمان نظام مهندسی معدن ایران، مسئول فنی معادن استان قزوین. قزوین. ایران.

10.22054/cisl.2023.75496.1019

چکیده

تئوری انتخاب به گروه روان‌شناسی کنترل درونی تعلّق دارد، یعنی منشأ رفتار آدمی را از درون می‌داند و نه از بیرون و محیط. از دیدگاه تئوری انتخاب، ‌تمام رفتارهای فرد از درون او و برای ارضای نیازهای پنج‌گانه‌اش صادر می‌شود. نیاز به بقا، عشق و احساس تعلّق، قدرت و ارزش‌مندی، آزادی و اختیار و تفریح. پس او رفتارهایش را انتخاب می کند و برای رفتاری که انجام می دهد مسئول است. بر‌خلاف مازلو که معتقد بود که نیازها سلسله مراتب دارند و تا یکی از آن‌ها ارضاء نشود، نیاز دیگر در وجود ما سر بر نمی‌آورد، گلاسر معتقد است که اولویت نیازها برای هر کسی متفاوت است و شیوۀ انتخاب ارضای این نیازها و اولویت‌هایشان در هر فرد ریشه انتخاب‌های مهم زندگی او را تشکیل می‌دهد. هدف پژوهش واکاوی تطبیقی تئوری ویلیام گلاسر و هرم نیازهای مازلو(مطالعۀ موردی در مجموعه داستان‌های کوتاه مثل همه عصرها) اثر زویا پیرزاد است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و به شیوۀ کتابخانه‌ای است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد در عین تئوری انتخاب گلاسر، هرم نیازهای مازلو به‌طور کامل در این داستان قابل انکار نیست و کنش و ارتباط متقابل این دو نظریه با همدیگر بسامد بالایی داشته است.