تأثیر جهانی شدن بر نقش و کارکرد آثار اندیشمند علوم انسانی ـ اجتماعی ایران، رضا سیّدحسینی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران

10.22054/cisl.2023.66651.1007

چکیده

از جمله مبانی و آبشخورهای مهم در بازشناسی و تبیین شاخص­های جهانی ­شدن در ابعاد عام و خاصّ آن، آشنایی موردی با آثار اندیشمندان مطرح و نامدار حوزۀ علوم انسانی است؛ از این رو، در این جستار، بر آنیم به روش استقرایی و با تأکید بر داده­ها و مطالعات کتابخانه­ای و اسنادی، به بررسی برخی از ترجمه‌ها و تعلیقات آثار رضا سیّدحسینی، به عنوان اندیشمندی برجسته در حوزۀ مطالعات علوم انسانی ـ اجتماعی بپردازیم و با تأکید بر بسامدها، روشن‌سازیم که کدام یک از مؤلفه­های جهانی­شدن در در نوشته­های او برجسته است و کدام یک در مقایسه با دیگر مؤلفه­ها در آثار او نمود بارزتری دارد. ضمن این­که در نگاهی دقیق،­ چرایی و فلسفۀ وجودی کاربرد این مؤلّفه­ها را بررسی می­کنیم. برآیند پژوهش نشان می­دهد که بروز و ظهور این شاخص­ها در ترجمه­ها و تعلیقات رضا سیّدحسینی، نشان از گسترۀ فکری او و تلاشی که برای معرفی آثار خود به خواننده داشته است، دارد. تسلّط به چند زبان زندۀ دنیا، آشنایی با آثار مختلف فرهنگ بشری، دوری از یک­سونگری و خودبرتربینی، ژرف­بینی و ژرف­نگری، باور به اندیشۀ جهان­وطنی، پاسداشت مقام دانش و فضیلت در گسترش روح فراملّی­گرایی، تأکید بر جغرافیای فرهنگی در گسترش مرزهای دانش و آگاهی و غیره، از جمله نمودهای محور اندیشگانی در آثار رضا سیّدحسینی برای هم‌سویی با واقعیت‌ها و آرمان‌های جهانی شدن است.

کلیدواژه‌ها


  1. مقدمه

پارادایم جهانی­شدن، از جمله کلیدواژه­های برجسته و تأثرگذار دنیای معاصر است. جهانی که پیشرفت چشم­گیر و روزافزون تکنولوژی و اطلاعات، بویژه در قرون بیست و بیست و یک، سبب کم­رنگ شدن حدود و ثغور کشورها و ایجاد دهکده­ای جهانی شده است. به سخن دیگر، تأثیر جهانی شدن، در عرصه­های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و در نگاهی کلان ، تمام شئونات زندگی انسان، موجبِ نزدیکی اقوام و ملل گوناگون جوامع بشری به همدیگر شده است که خواسته یا ناخواسته، آن­ها را مجبور به ایجاد نوعی تعامل می­کند. افزون بر این، باید یادآور شد که اندیشه­ی جهانی­شدن در حوزۀ علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، از اهمیت والایی برخوردار است و یکی از دغدغه­های اصلی و مهمّ پژوهشگران و اندیشمندان این حوزه، ایجاد و معرّفی شاخص­های اصلی و فرعی پارادایم جهانی شدن است.

هرچند باید این نکته را نیز در نظر داشت که دیدگاه­های متفاوتی در بین نظریه‌پردازان و صاحبان اندیشه، نسبت به مقوله­ی جهانی شدن، بخصوص جهانی شدن علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وجود دارد. پیشگاهی­فرد دو برداشت متفاوت از جهانی شدن را اینگونه توضیح می­دهد:

برداشت عده­ای از جهانی شدن فرهنگ، به وجود آمدن یک فرهنگ فراگیر برای همه‌ی ملت­های جهان، متفاوت با همۀ فرهنگ­های محلّی، ملّی و قاره­ای موجود است. فرهنگی که در آن زبان، سنن، تمایلات، ارزش­ها و شیوه­های پرکردن اوقات فراغت برای همه­ی مردم جهان یکسان شده است و به موازات گسترش و تعمیق آن، فرهنگ‌های بومی تضعیف شده... برداشت جمعی دیگر از صاحب­نظران از جهانی شدن فرهنگ، قربانی شدن هویت­های بومی و ملی در پیش پای یک فرهنگ جهانی نیست. آنان معتقدند در شرایط جهانی شدن فرهنگی، بسیاری از شاخص­های فرهنگی بومی و محلی برجسته شده و به فراسوی سرزمین ملی و بومگاه­های محلی سرازیر می­شود...فراسرزمینی شدن هنرها در واقع به موازات سرزمینی شدن دگرباره­ی آن­ها به شکل جریان‌های فرهنگی است که از رسانه­های منطقه­ای چون رادیو و تلویزیون بهره می‌گیرند تا ویژگی‌های بومی را برجسته نمایند. از نظر این دانشمندان برخی فرهنگ­ها که امروزه به عنوان فرهنگ ملی از آن­ها یاد می­شود، مصنوعی به نظر می­رسد. آنان معتقدند خطوط جداکنندۀ واحدهای سیاسی (مرزها) نمی­تواند جداکنندۀ فرهنگ­ها نیز باشد و چنانچه دلبستگی نهایی افراد، هویت بومی، قومی، فرهنگی و دینی آن­ها باشد؛ پا بر جا می‌ماند. بنابراین باید گفت که جهانی­شدن به معنای از دست رفتن هویت­های بومی نیست؛ بلکه به معنای از دست رفتن مرزبندی‌های مصنوعی است (پیشگاهی‌فرد، 1380: 159-161).

بنابراین، از جمله راهکارهای رسیدن به دیدگاه گروه دوم دربارۀ پارادایم جهانی شدن، آشنایی با آثار اندیشمندان مطرح و نامدار حوزۀ علوم انسانی و مطالعۀ دقیق آن­ها است؛ چراکه اینان با روحیۀ فرامرزی خود، در پی ایجاد و گسترش تعاملی سازنده، میان تفکرات موجود در سرزمین­های مختلف و متعدّدند.

در جستار حاضر کوشیده­ایم با گزینش برخی از آثار رضا سیدحسینی، در جایگاه یکی از بزرگترین پژوهشگران و اندیشمندان معاصر ایران در حوزۀ علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اجتماعی، به طرح و واکاوی ویژگی­ها و الگوواره­های اندیشه­های او از منظر جهانی‌شدن و تأثیر و تأثّرات آن بپردازیم.

رضا سیدحسینی، اندیشمندی چیره­دست و پرکار است که سهم بسزایی در شناساندن آثار جهانی به ایرانیان دارد و با تأمل دقیق در آثار ترجمه شده و برخی تعلیقات او، می‌توان دریافت که تعدادی از شاخص­های جهان­شدن در نوشته­های وی تبلور معنادار و برجسته‌ای دارند و این مسأله همان پارادایم جهانی شدن در نظرگاه اندیشمندان علوم انسانی است.

 

1ـ1. پرسش‌های پژوهش

ـ ویژگی‌ها و شاخصه­های برجستۀ آثار رضا سیدحسینی از منظر ویژگی‌های جهانی‌شدن چیست؟

ـ کدام یک از مؤلفه­های جهانی­شدن موجود در آثار رضا سیدحسینی در مقایسه با دیگر

مؤلفه‌ها از بسامد بالاتری برخوردار است؟

فرضیه‌های پژوهش:

ـ به نظر می­رسد تسلط رضا سیدحسینی به چند زبان زندۀ دنیا، پاسداشت فضیلت و روحیۀ فراملّی‌گرایی، اندیشۀ جهان­میهنی و تأکید بر جغرافیای فرهنگی، جایگاه و شخصیت علمی رضا سیدحسینی را در میان پژوهشگران معاصر برجسته و خاص کرده است.

ـ تسلط به چند زبان و آشنایی با فرهنگ و ادب زبان مبدأ و مقصد، جزو نقاط قوّت و برجسته‌ی آثار رضا سیدحسینی است. عطف به این ویژگی، مسائلی چون ژرف‌نگری و دوری از یک‌سو­نگری، پاسداشت فضیلت و جهان­وطنی در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند.

 

1ـ2. پیشینه­ی پژوهش

در گسترۀ پژوهش­های معاصر، دربار‌ۀ آثار و شخصیت علمی رضا سیدحسینی، نوشته‌ها و آثار متعددی وجود داردکه در این بخش، به آن دسته از مکتوبات و نوشته‌هایی که در شکل‌گیری زمینه­های این پژوهش مورد مطالعه و تأمل قرار گرفته، اشاره‌ای می­شود. قریب به اتّفاق صاحب­نظران و پژوهشگران حوزه­ی ترجمه، از رضا سیدحسینی به عنوان مترجمی چیره‌دست و بی­بدیل یاد می­کنند؛ از این رو، محمدجواد کمالی بخش­هایی از کتاب خود به نام تاریخ ترجمۀ ادبی از فرانسه به فارسی را به این اندیشمند و مترجم شاخص، اختصاص داده و از تسلّط رضا سیدحسینی به چند زبان زندۀ دنیا و معرفی برخی از آثار ایشان سخن به میان آورده است. همچنین در شمارۀ پنجاه مجلۀ بخارا، یادداشت­هایی دربارۀ شخصیت علمی و جایگاه رضا سیدحسینی در حوزۀ علوم انسانی و ویژگی­های کاری و اخلاقی ایشان از عبدالحسین آذرنگ، احمد سمیعی، بهاءالدین خرمشاهی، مهشید نونهالی، هوشیار انصاری و دیگران پژوهشگران به چاپ رسیده که در این پژوهش از آن­ها نیز استفاده شده است؛ با این حال، با توجه به سؤالات و فرضیه­های مطرح شده، به نظر می­رسد جستار حاضر، نخستین اثری باشد که از منظر پارادایم جهانی شدن، به آثار ترجمه شده و تألیفی او می‌پردازد.

 

  1. گذری بر آثار و احوال رضا سیدحسینی

رضا سیدحسینی در سال 1305 در اردبیل متولد شد. پس از گذراندن دوره­های تحصیلی مقدماتی (ابتدایی و متوسطه) در زادگاهش، وارد مدرسۀ پست و تلگراف شد و تحصیلات عالیۀ خود را در رشتۀ ارتباطات دور آغاز کرد. حضور پژمان بختیاری، معاون و معلم فرانسۀ این مدرسه، مشوق او در تکمیل معلوماتش در زبان فرانسه شد. سیدحسینی، برای ادامۀ تحصیل، با استفاده از بورس تحصیلی به مدرسۀ عالی ارتباطات دور «پاریس» (دورۀ انسپکتورا) رفت. بعدها نیز، چند ماه در دانشگاه U. S. C. لس‌آنجلس آمریکا در رشتۀ فیلم­سازی، دوره­ای گذراند. پس از بازگشت به ایران، به کمک عبدالله توکل، به تکمیل معلومات خود در زبان فرانسه همت گذاشت. در این اثناء، مانند دیگر مترجمان نسل جوان، با مجلۀ سخن، و از طریق آن، با دکتر پرویز ناتل خانلری آشنا شد و فرصت یافت که از راهنمایی­های ارزشمند او برخوردار شود و زبان مهذب­تر و قوی­تر در ترجمه و نگارش پیدا کند.

وی سال­ها سردبیری مجلۀ سخن را بر عهده داشت و در «حلقۀ سخن» بر اندوخته‌های علمی و فرهنگی خویش افزود. اما این یگانه فعالیت حرفه­ای او نبود، در ادارۀ مخابرات و رادیو و تلویزیون نیز مشاغلی برعهده داشت و ترجمه از زبان‌های فرانسه، ترکی استانبولی و ترکی آذربایجانی را نیز بجد پیگیر بود. او در سال­های 1326 و 1327 به همراهی عبدالله توکل، شش کتاب را ترجمه و منتشر کرد.

اولین اثری که سیدحسینی آن را به تنهایی (از ترکی استانبولی) ترجمه کرد، تونیو کروگو، اثر توماس مان در سال 1330 بود. سیدحسینی این اثر را از بهترین ترجمه‌های خود می­دانست و به آن علاقه‌ای خاص داشت. او در همین سال‌ها، سلسله مقالاتی در مجلۀ فرهنگ نو منتشر ساخت که موادی از یکی از آثار ماندگار او را فراهم آورد. وی به تشویق ابوالحسن نجفی، این مقالات را از نو بازبینی و تکمیل کرد و حاصل را برای چاپ و نشر به انتشارات نیل سپرد. بدین ترتیب، مکتب‌های ادبی (1334) در دویست صفحه پدید آمد که یگانه کتاب فارسی در آن مبحث به حساب می‌آمد و برای نسل‌های متعدد از دانشجویان کتاب درسی شد. سیدحسینی طی پنجاه سال این کتاب را غنی‌تر ساخت و مدام ویرایشی نو از آن عرضه داشت؛ به طوری که آخرین ویرایش آن اثر تازه­ای در دو جلد و 1700 صفحه شد، که ]از سوی[ انتشارات نگاه، مستمراً به چاپ‌های جدید رسید...کارنامۀ فرهنگی سیدحسینی با فعالیت در شاخۀ دیگری نیز پیوند دارد: شش سال تدریس مبانی نقد (فلسفۀ هنر و ادبیات) در آموزشکدۀ تآتر فرهنگسرای نیاوران. سیدحسینی این سال­ها را از بهترین ایام زندگی خود می‌دانست و امیدوار بود بتواند درسنامه­هایش را گرد آورد و پس از تدوین، چاپ کند. از مجموعۀ آن­ها، در باب شکوه سخن اثر لونگینوس (یک کتاب فن بلاغت یونانی مربوط به قرن اول میلادی) چاپ و منتشر شده است.

از سال 1368، سیدحسینی سرپرستی دورۀ شش جلدی فرهنگ آثار را پذیرفت ـ کاری که یک دهه از زندگی‌اش وقف آن شد ـ وی در ایفای این مسؤولیت، حقیقتاً از دل و جان مایه گذاشت؛ به طوری که هیچ حادثه‌ای حتی مرگ دلخراش فرزندش، بابک، او را از ادامۀ این کار باز نداشت. انتشار این اثر را که به سرپرستی سیدحسینی، با دیگر اعضای هیئت علمی، اسماعیل سعادت، احمد سمیعی(گیلانی) و ابوالحسن نجفی و همکاری مترجمان متعدد پدید آمده و به نفقۀ انتشارات سروش چاپ و منتشر شد، در واقع حادثۀ فرهنگی اثرگذاری باید شمرد و آن، اکنون، به عنوان مرجعی موثق در دسترس اهل قلم و پژوهشگران قرار دارد.

پس از فرهنگ آثار، انتشار فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی در دستور کار انتشارات سروش قرار گرفت که سیدحسینی به عنوان عضو هیئت علمی در آن سهم مؤثری یافت. بدین ترتیب، سرپرستی و همکاری در آماده­سازی این فرهنگ­ها برای چاپ، سال­های پایانی حیات پربار سیدحسینی را به خود مشغول داشته بود. سیدحسینی تحریر نهایی جلد اول فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی را از صدر تا ذیل با دقت و حوصله‌ای ستودنی خواند و اصلاحات او بر ارزش و اعتبار آن بسی افزود؛ اما متأسفانه جلد دوم این فرهنگ مجال آن نیافت که از نظر تیزبین و نکته‌سنج سیدحسینی بگذرد و اجل مهلت نداد که او شاهد انتشار جلد دوم فرهنگ آثار ایرانی ـ اسلامی باشد. بسیاری از کارهای ترجمه‌ای و تألیفی مورد علاقۀ سیدحسینی نیز ناتمام ماند، از جمله کتاب هشت جلدی چشم‌انداز ادبیات جهان، اثر ژوزف کسل که از هر کدام صد صفحه­ای ترجمه کرده بود؛ اما ناقص ماند. دربارۀ کتاب چشم­انداز ادبیات جهان، خود وی می­گفت: «اگر بی‌لطفی یکی از همکارانم نبود و جلد دوم آن را به اتفاق متن اصلی گم و گور نکرده بود، الآن لااقل دو جلد آن منتشر شده بود». سیدحسینی در سال 2000 موفق به دریافت نشان شوالیۀ پالم آکادمیک از دولت فرانسه شد و در سال 1381 (در اولین دوره) به عنوان چهرۀ ماندگار انتخاب شد (اقتصادی‌نیا، 1387: 197 ـ 199).

سرانجام، پس از تحمل یک دوره­ی طولانی بیماری، در یازدهم اردیبهشت سال 1388 دار فانی را وداع گفت.

 

  1. یافته­ها

3ـ1. .مؤلّفه­های جهانی شدن در آثار رضا سیدحسینی

3ـ1ـ1. تسلّط به چند زبان

«انتقال علوم و اندیشه­ها میان ملت­ها و کشورهای ناهمزبان که از آغاز شکل­گیری تمدن به یاری ترجمه میسر شده، بی­تردید تأثیری انکارناپذیر در رشد و تحول زبان­ها و غنای فرهنگ‌های موجود داشته است» (کمالی، 1392: 5)؛ بنابراین ترجمه به منزلۀ پل ارتباطی میان دو یا چند ملت با زبان­های ناهمگون است.

علاوه بر این، اگر به این مقوله، قدری دقیق­تر بنگریم، در خواهیم یافت که ترجمه، نه تنها پل ارتباطی میان ملل، بلکه ایجاد کنندۀ نوعی تعامل بین آن‌هاست و از رهگذار آن می­توان به تأثیر و تأثر زبان­های مبدأ و مقصد در حوزه­های مختلف، بویژه حوزۀ علوم انسانی و مطالعات مربوط به فرهنگ اشاره داشت.

حال از میان اندیشمندان و صاحب­نظران مربوط به حوزۀ ترجمه و همچنین آشنا با گسترۀ فرهنگ و ادب ملل، رضا سیدحسینی جزو افرادی است که توانمندی و چیره‌دستی وی، اعتباری ویژه به شخصیت علمی و آثار ایشان بخشیده است. به بیانی دیگر، زمانی که خواننده، اثری را که سید حسینی ترجمه کرده است؛ می­خواند، این اعتماد و باور در او ایجاد می‌شود که ترجمه­ی کتاب، مطابق با اصول و فنون ترجمه انجام شده است و گاه، شیوایی و روانی متن، خواننده­ را به این گمان می­اندازد که کتاب از سنخ ترجمه نیست.

از جمله شاخص­های مهم و برجسته­ی رضا سیدحسینی که تأثیر شگرفی در معرفی آثار جهانی به ایرانیان دارد، آشنایی و تسلّط وی به چند زبان زندۀ دنیا است. کمالی دربارۀ آگاهی و تسلّط وی به زبان می‌گوید:

رضا سیدحسینی با زبان ترکی استانبولی کاملاً آشنا بود و دوستش عبدالله توکل نیز فرانسه می‌دانست. آن­ها به اتفاق، با توجه به وضعیت حاکم بر بازار کتاب و اقبال به ادبیات عامه‌پسند، شش اثر را از طریق این دو زبان به فارسی درآوردند. از جمله: بیست و چهار ساعت از زندگانی یک زن و مالک سانفرانسیسکو از اشتفن تسوایک، زن بازیچه از پی‌یر لوییس، دختر چشم‌ طلایی از بالزاک، مکتب زنان و در تنگ از آندره ژید. سیدحسینی در این فاصله به کمک توکل کمی فرانسه یادگرفت. البته خوش‌اقبالی دیگری هم داشت؛ زیرا در مدرسه‌ای که درس می‌خواند، پژمان بختیاری ناظم و معلم فرانسه بود. با شرکت در کلاس‌های او، کم‌کم به مرحله‌ای رسید که توانست مستقلاً از فرانسه ترجمه کند. او آثار ادبی زیادی را از زبان فرانسه به فارسی برگرداند، از جمله: غوغای ژوئیه از ارسکین کالدول، لایم لایت از چارلی چاپلین، طاعون اثر آلبر کامو، مدراتو کانتابیله از مارگریت دوراس، ضد خاطرات با همکاری ابوالحسن نجفی و امید از آثار آندره مالرو، بهانه‌ها و بهانه‌های تازه ازآندره ژید و در دفاع از روشنفکران از ژان پل سارتر. او با همکاری جلال خسروشاهی کتاب‌های ترجمه شده‌ای از زبان ترکی نیز دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: آن سوی کوهستان از یاشار کمال، آخرین شعرها از ناظم حکمت و مرگ عزیز بیعار از لطیفه تکین (همان: 485 ـ 495).

علاوه بر این، رضا سیدحسینی آثاری دیگری نیز به فارسی ترجمه کرده است که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: سه امتحان دربارۀ نظریه­ی میل جنسی از فروید،  انتقام کربلا (قیام مختار) از ضیاء شاکر، تونیو کروگر از توماس مان، پیروزی فکر اثر اوریزن اسوت ماردن، جاده­ی تنباکو از ارسکین کالدول، رؤیای عشق از ماکسیم گورکی، در جست‌وجوی خرابکار از ادریس شرایبی، رادیو؟ بسیار ساده است (با همکاری مهندس آزوین)، داستان‌هایی با قهرمانان کوچک از نویسندگان بزرگ،  قصه­هایی از نویسندگان بزرگ برای خردسالان،  امریکازده­ها از سرژ رضوانی و دیگر آثار که نشان از تسلط بارز او بر زبان‌های فرانسه، ترکی استانبولی، ترکی آذری، عربی و انگلیسی دارد.

 

3ـ1ـ2. آشنایی با آثار گوناگون فرهنگ بشری و دوری از یک سو نگری

از جمله ویژگی­های برجستۀ شخصیت علمی رضا سیدحسینی، مطالعات چند جانبۀ ایشان در حوزه­های مختلف علوم انسانی و مطالعات مربوط به فرهنگ بشری است. آثار ترجمه شدۀ ایشان، برخی در حوزه­ی ادبیات، بخصوص در نوع ادبی رمان و داستان است؛ ازجمله آثاری مانند امید از آندره مالرو، طاعون اثر آلبر کامو، غوغای ژوئیه و جادۀ تنباکو از ارسکین کالدول، آبروباخته از جک لندن. او از شاخه­های دیگر ادبیات، مانند حوزه­های مربوط به شعر و نقد ادبی نیز آثاری را ترجمه کرده است؛ از جملۀ این آثار، می­توان به آخرین شعرها از ناظم حکمت(با همکاری جلال خسروشاهی) و همچنین بهانه­ها و بهانه­های تازه که مجموعه مقالاتی است از آندره پل گیوم ژید اشاره کرد. افزون بر این، آشنایی سیدحسینی، محدود به حوزۀ ادبیات نمی­شود؛ بلکه با دقّت در بخشی دیگر از آثار ترجمه شدۀ وی، مشخص می­شودکه حوزۀ مطالعاتی و معرفتی سیدحسینی فراتر از این‌ها است. تعدادی از آثار او مربوط به حوزۀ روان­شناسی است که می­توان به دو اثر برجستۀ پیروزی فکر از اوریزن اسوت ماردن و سه امتحان دربارۀ میل جنسی از فروید اشاره کرد. همچنین او کتابی تحت عنوان در دفاع از روشنفکران از سارتر را ترجمه کرده است. ترجمۀ روان و دقیق سیدحسینی از این کتاب فلسفی، نشان دهندۀ آشنایی وی با مبانی فلسفه است.

از جمله جذاب‌ترین آثار ترجمه شدۀ سیدحسینی که شیرینی و لطافت خاصی دارد، آثار مربوط به گروه سنی کودک و نوجوان است. کتاب‌هایی مانند داستان­هایی با قهرمانان کوچک از نویسندگان بزرگ و قصه­هایی از نویسندگان بزرگ برای خردسالان، نشان از اهتمام و توجه وی به این گروه سنی دارد. همچنین در میان آثار ترجمه شده، با کتابی به نام انتقام کربلا (قیام مختار) از ضیا شاکر مواجه می­شویم که رنگ و بوی مذهبی دارد.

از جمله کارهای گران­سنگ و سترگ پهنه­ی ادب و فرهنگ ایران، کتاب فرهنگ آثار به سرپرستی رضا سیدحسینی است که در شش مجلد و بالغ بر 4700 صفحه متن است. این اثر در اصل «محصول همکاری مشترک پژوهشگران ایتالیایی و فرانسوی است که با همکاری جمعی از مترجمان شایسته، از فرانسوی و بعضاً آلمانی به فارسی ترجمه شده است. معرفی بیست هزار کتاب مشهور جهان به اختصار و به گونه­ای که حق معرفی، درست ادا شود، به راستی کاری است کارستان» (آذرنگ، 1385: 56).

وقتی با انبوه عظیم و شگرف آثار ترجمه شده­ی سیدحسینی مواجه می‌شویم، خواسته یا ناخواسته درمی­یابیم که فهم اثری که ترجمه باشد، منوط به دانش و از آن مهم‌تر، خوانشِ درست و فهم ادبیّت و فرهنگ اثری است که قرار است به زبان فارسی برگردانده شود. هنگامی که کتب ترجمه­ی سیدحسینی را می­خوانیم، به راحتی با نصّ شیوا و روان کتاب ارتباط برقرار می­کنیم و همین مسأله دست خواننده­ی هوشمند را می­گیرد و وی را به فراسوی مرزها می­برد و با دیگر فرهنگ­ها آشنا می­سازد. باید با تأکید بیشتری یادآوری کرد که در آثار ترجمه شدۀ سیدحسینی، خواننده با یک ترجمۀ خوب و شاخص مواجه است. شاید بتوان یکی از دلایل این امر را (جدا از دانش و تسلط بر زبان)، دوری از ویژگیِ یک سونگریِ مترجم دانست. به بیان دیگر، تمام تلاش سیدحسینی بر این است که ترجمه­ای ارائه دهد که ضمن دارا بودن زبانی روان و سلیس، حقّ مطلب را به درستی بیان کند. همان‌گونه که یادآور شدیم، پارادایم جهانی­شدن، این حدود و ثغور را کم­رنگ و کم­رنگ­تر می‌کند و فاصلۀ بین اقوام و ملت‌ها، کم‌تر و کم‌تر می‌شود.

 

3ـ1ـ3. ژرف­بینی و ژرف­نگری

از دیگر شاخص­های مهم سیدحسینی، ژرف­بینی و ژرف­نگری نسبت به مسائل اطراف است. نمود این ویژگی را در آثاری که ترجمه کرده است، می­توان دید. در برخی از کتاب‌هایی که سیدحسینی آن­ها را ترجمه کرده، گاه با مقدّمه یا تعلیقاتی مفصّل و از آن مهم‌تر، راه‌گشا و عالمانه مواجه می­شویم. اینکه مترجم اثری، زندگی­نامۀ نویسندۀ کتاب را در مقدمه بیاورد، کار شگرف و عجیبی نیست؛ اما هنگامی که خود پس از خواندن و خوانش‌های مستمر، اثر ترجمه شده را در ترازوی نقد می­گذارد، یا مطالبی را ارائه می­دهد که به خواننده کمک می‌کند تا متن را راحت­تر و بهتر بفهمد، کاری است درخور توجه که رضا سیدحسینی در برخی از آثار خود این کار را انجام داده است. برای مثال، در مقدمۀ کتاب بهانه‌ها و بهانه‌های تازه، اثری ترجمه شده از آندره ژید که مجموعه مقالاتی است از بحث و جدل‌های مطبوعاتی وی به انضمام سخنرانی و برخی نامه­های او، می‌نویسد:

 مجموعۀ این مقاله­ها در سه مجلد با عناوین بهانه­ها، بهانه­های تازه و برخوردها منتشر شده است. البته می­توان گفت نیمی از این مقاله­ها در روزگار ما، دیگر تازگی ندارند یا درباره­ی اشخاصی هستند که اکنون دیگر فراموش شده­اند. این است که بهترین راه آشنایی با این آثار، انتخاب مقاله­هایی بود که هنوز هم ارزش­شان را حفظ کرده‌اند. من چنین انتخابی را نخست در سال 1347 انجام دادم و منتخبی از آن مجموعه را زیر عنوان اندرزها به نویسنده­ای جوان منتشر کردم. اکنون بیش از سی سال از آن تاریخ می‌گذرد. آن کتاب را هم مثل اغلب کارهای دیگر دوران جوانیم دیگر چاپ نکردم تا فرصتی برای بازدید و تکمیلش پیدا کنم. اکنون با افزودن چند مقالۀ اساسی به آن سه کتاب، می­توانم یقین داشته باشم که آنچه در این‌جا گرد آمده است بهترین مقاله‌های آن سه کتاب است (سیدحسینی، 1377: 12 ـ 13).

اگر نیک بنگریم و انصاف را رعایت کنیم، درخواهیم یافت که گذر زمان، غبار ایستایی و جزم و جمود بر هنر والای سیدحسینی ننشانده است و وی پس از گذشت سی سال، دوباره کتاب را تصفّح نموده، با ژرف­نگری مثال­زدنی، آنچه را که نیاز جامعۀ امروز است، انتخاب و همان را ترجمه کرده است و در نهایت خود یادآور می­شود که آنچه در این کتاب (بهانه و بهانه­های تازه) گرد آمده، جزو بهترین مقاله­های آندره ژید است. مترجم کاربلد و صاحب ذوق و اندیشه، تمام همت خود را می­گمارد تا اثری پیراسته از هرگونه زواید احتمالی به مخاطب و مردم سرزمین خود تحویل دهد.

علاوه بر این، سیدحسینی در مقدمۀ کتابی دیگر با نام داستان‌هایی با قهرمانانی کوچک از نویسندگان بزرگ می‌نویسد:

قصه­ها معمولاً شرح غیرواقعی و مداومی از زندگی قهرمان هستند. هر قصه با آغاز یک زندگی یا دوره­ای از زندگی شروع می­شود، برای قهرمان آن، مشکلاتی پیش می‌آید و قهرمان با زور یا با نیروی عقل و یا به یاری نیروهای ماوراءالطبیعه بر آن مشکلات فائق می­آید و قصه با پیروزی او پایان می­یابد. اما داستان کوتاه چنین جریان مداومی ندارد. داستان کوتاه به یک قطعه شعر و یا یک تابلو نقاشی نزدیک­تر است تا به یک قصه. در داستان کوتاه یک حادثۀ فرعی از زندگی را به عاریه می­گیرند تا به بهانۀ آن، گاهی یک نکتۀ عاطفی یا ظریف، گاهی یک ترکیب زیبا و گاهی یک تحلیل دقیق را عرضه کنند. از این رو خواننده­ی جوان، نخست باید داستان کوتاه را بشناسد و برای این منظور بیش از هر چیز به خود بقبولاند که با قصه روبه‌رو نیست (سیدحسینی، 1370: 3).

و در پاورقی اشاره می­کند که «در اینجا قصه به جای Conte، داستان کوتاه به جای Nouvelle و حکایت به جای Recit آمده است» (همان).

مقدمۀ این اثر که مخاطب عام آن، کودکان و نوجوانان هستند نیز، خالی از نکته یا نکات آموزشی دقیق و تیزبینانه نیست؛ از این رو، سیدحسینی را باید جزو پیش­قراولانی به حساب آورد که از طرفی، نیاز جامعه را خوب تشخیص می­داد و از سویی دیگر، آثاری که برای ترجمه انتخاب می­کرد، هدفمند و با وسواس فکری خاص بود. ضمن اینکه تمام توان خود را به کار می­گرفت تا در مقدمه یا در تعلیقات اثر، حتماً اشاره­ای مفید و دقیق به فضای کلی اثر داشته باشد.

 

3ـ1ـ4. جهان­وطنی و پاسداشت فضیلت و دانش در روحیه­ی فراملّی­گرایی

یکی از آثار ارزشمند ترجمه شده، رمان امید، اثری از آندره مالرو است. علی‌اکبری دربارۀ امید گفته است:

از همان نخستین صفحات مقدمه، خواننده احساس می­کند به میان یک تجربۀ مشترک انسانی پا می‌گذارد. تجربه­ای که از آغاز قرن بیستم شروع می­شود و به قرن بیست و یک می­پیوندد. تجربه­ای که به قول آندره مالرو آغازش با انقلاب شوروی و ادامه‌اش جنگ داخلی اسپانیا به عنوان مقدمه­ی جنگ دوم جهانی است و باید افزود تجربه‌ای که با انقلاب ایران نقطه­ی پایانی می­نهد بر قرن بیستم. اما سدۀ بیست و یکم خونین‌تر از سدۀ بیست آغاز می­شود. جنگ­های داخلی لیبی و سوریه و عراق و افغانستان و مصر که تکه‌های پازل این قرن را طراحی می­کنند، امید یک رمان تاریخی ـ اجتماعی و در عین حال جدال ذهنی ایده­های انسانی در وسط ماجرا و هیاهوی جنگ است. در این اثر، اخلاق نه در قالب احکام و قضایای فلسفی و علمی، بلکه در مواجهه با عمل شخصی معین، به چالش کشیده می­شود. در شکل­های مختلف فرار و خیانت و غارت و نقص عضو و کشتن و کشته شدن (علی‌اکبری، 1392: 518).

سیدحسینی در همان مقدمۀ کتاب، به جنگ داخلی اسپانیا و برخی مسایل تاریخی مربوط به آن اشاره می­کند. زمانی که مخاطب مقدمۀ کتاب را می­خواند، با جانبداری از اندیشه‌ای خاص مواجه نمی­شود. گویا مترجم به عنوان یک راوی صادق و منبع موثق، رخداد‌های تاریخی مربوط به جنگ داخلی اسپانیا را با طبقه­بندی دقیق، سال به سال و یک به یک، بازگو می‌کند و این پیام را به خواننده القا می­کند که جنگ، در هر شرایط و وضعی، ویرانی و قربانیانی به دنبال دارد. آنچه ارزشمند است، آزادی، صلح و انسانیت است. همین امر، ما را به یاد مقولۀ جهان­میهنی می­اندازد. برای مثال در مقولۀ شعر، شاعر «با جهان‌بینی گسترده‌ای، مفاهیم پایداری را در شعرش بیان می­کند؛ یعنی زمانی که شاعر به بازگویی مسئلۀ جنگ می­پردازد، می­کوشد آن را در کشورهایی که به نوعی درگیر این مسئله هستند واکاوی کند، نه فقط در وطن خودش. ایدۀ جهان­وطنی، همچنین منجر می­شود که شاعر به نمایندگان اندیشه‌های صلح، آزادی و...در شعرش اشاره کند» (قاسمی و صفری، 1394: 226).

حال اگر این اندیشه را قدری بسط دهیم، می­توانیم از آن به عنوان یک پارادایم نام ببریم. در رمان امید، ما با تفکری جهان‌وطنی مواجهیم که مترجم، هوشیارانه متن را انتخاب و با مقدمۀ خود، آگاهی خواننده را نسبت به این مقوله دوچندان کرده است. به نظر می‌رسد اندیشۀ جهان­میهنی یکی از پررنگ­ترین شاخص­های فکری سیدحسینی به شمار می‌آید.

علاوه بر رمان امید، از جمله آثار ارزشمند سیدحسینی، ترجمه­ی کتاب پیروزی فکر، اثر اورایزن اسوت ماردن، نویسنده و پژوهشگر آمریکایی است. محتوای غالب کتاب، دربارۀ روانشناسی و ارائۀ راهکارهای کاربردی و عملی برای به دست آوردن اعتماد به نفس و همچنین کشف و تبلور توانایی­های انسان و زدودن تفکرات منفی است. از جمله شاخص‌های برجستۀ کتاب در زبان مبدأ، طبقه­بندی مرتب مباحث و فصل­بندی هدفمند است. سیدحسینی با اشراف قابل تحسین خود، مفاهیم کتاب را به همان صورت طبقه­بندی و با زبانی شیوا و روان ترجمه کرده است؛ چنانکه خواننده از خواندن کتاب نه تنها خسته نمی‌شود، بلکه با اثری از آثار مغرب زمین آشنا و در زندگی روزمرّۀ خود از آن بهره می­برد. آنچه باید در این‌جا به آن اشاره و تأکید کرد، پاسداشت فضیلت، و کمک به گسترش و نشر آن است.

سیدحسینی در پیروزی فکر، سعی کرده است گامی مؤثر در ارتقای آرامش روحی و روانی مردم سرزمین­اش بردارد و این مسئله را جزو رسالت­های خود می­داند. او از اینکه نویسندۀ کتاب برای کدام ملیت یا قومیت است و سؤالاتی از این قبیل که مانع پیشرفت علم و جدایی بین ملل می­شود، فارغ است. برای مثال، در بخشی از کتاب پیروزی فکر می‌خوانیم:

عدۀ کسانی که به دنبال غم می­روند و از آن استقبال می­کنند و بزرگش می‌کنند، به درجه­ی تعجب­آوری زیاد است. اینان مسلماً در کار خویش موفق می‌شوند؛ زیرا کسی که در جست­وجوی غم و اندوه باشد، حتماً آن را پیدا می­کند و فقط کافی است که درهای مخیلۀ خود را به روی غم و اندوه باز گذارد. می­گویند در آن روزهایی که در غرب امریکا، جنگل­های بزرگ به صورت جلگه و مزرعه در آورده می‌شد، کارگران مهاجری که طبانچه و کارد به کمر داشتند، پیوسته با رفقای خود زد و خورد می‌کردند، ولی مهاجرین بی­سلاح کمتر اتفاق می­افتاد که دعوایی بکنند. زیرا حادثۀ کوچکی را که باعث می­شد مرد مسلح دست به اسلحه ببرد، مرد بی‌سلاح، به آسانی، با چند کلمه حرف حل می­کرد. مهاجران بی­سلاح، در حین کار، نه به سلاح خود، بلکه به هوش و فراست و نفس پرنشاط خودشان اعتماد داشتند (اسوت ماردن، 1368: 57 ـ 58).

 

3ـ1ـ5. تأکید بر جغرافیای فرهنگی

یکی از ویژگی­های مهم در زمینۀ جهانی شدن، تأکید بر جغرافیای فرهنگی است. جغرافیایی که در آن خطوط و ثغور مصنوعی و ظاهری، فاصلۀ بین ملل و قومیت‌ها را تعیین نمی‌کنند؛ بلکه دارا بودن یک یا چند وجه مشترک در عرصه­های علمی، ادبی، فرهنگی و غیره می­تواند به عنوان وجه تمایز ملتی از ملت دیگر، یا قومی از قوم دیگر باشد. همان‌طور که پاینده گفته است:

فاصلۀ جغرافیایی بین کشورها و مناطق دیگر مانعی جدی در راه برقراری ارتباط انسان‌ها و فرهنگ­های گوناگون تلقی نمی­شود] و این امر[ باعث شده است که محصولات ادبی به سرعت در سایر کشورها شناخته و ارزش­گذاری شوند...ادبیات فارسی پیشینه‌ای بسیار دیرین دارد و گسترۀ آن در گذشته، از جمله در پرتو پهناوری امپراتوری کهن ایران، از مرزهای امروز کشور ما بسی فراتر رفته بود. برای مثال، شبه قارۀ هند و بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی بخشی از مناطقی هستند که ادبیات کلاسیک ما از دیرباز در آن‌ها نفوذ داشته و حتی تکوین یافته و این نفوذ را هنوز هم به شکل‌هایی حفظ کرده است (پاینده، 1385: 37-36).

شفیعی کدکنی نیز در کتاب با چراغ و آینه، در بخشی که به بحث وطن و جغرافیای مربوط به آن می­شود، ذیل شعری از سید اشرف (که دربارۀ وطن سروده شده) می‌نویسد:

از تأمل در اجزای سازندۀ این وطن به روشنی می­توان فهمید که این وطن به لحاظ جغرافیایی، عرصۀ وسیع فرهنگ ایرانی و قلمرو ادبیات فارسی است، و نه تنها قلمرو زبان فارسی. به همین دلیل کشمیر و بلخ و هندوستان ـ که قلمروهای پهناور ادب فارسی‌اند ـ در چشم­انداز این شاعر، همه، اجزای این وطن را تشکیل می­دهند. این وطن ضمن اینکه دخمۀ فریدون است و تاج کیان روزی بر سر داشته است و شهریارانی چون جمشید و کیقباد که پادشاهان اساطیری شاهنامه‌اند...تمام قومیت‌های متفاوت را از تبریزی و گیلانی و تهرانی و...در زیر چتر خویش دارد و با همه گرایش‌هایی که به جمشید و کیقباد و داریوش و فریدون دارد؛ تا آخرین فاتح بزرگ خویش، نادر را در کنار ایشان از یاد نمی­برد و در عین حال وطنی است شدیداً اسلامی (شفیعی کدکنی، 1392: 48 ـ 49).

حال اگر وسیع­تر به این مسئله بنگریم، درخواهیم یافت که در نگاه کلان، آثار ترجمه شدۀ رضا سیدحسینی از چنین شاخصه­ای برخودار است. برای مثال، زمانی که کتاب داستان‌هایی با قهرمانان کوچک از نویسندگان بزرگ را می­خوانیم، می­بینیم که هر داستان مربوط به یک نویسنده و یک خطۀ جغرافیایی است که به لحاظ ظاهری فرسنگ‌ها با هم فاصله دارند؛ اما آنچه سبب شده است که سیدحسینی آن­ها را کنار یکدیگر گرد آورد، تأکید بر مقولۀ جغرافیای فرهنگی و اعتلا و ارتقای فهم مردم سرزمین­اش است.

داستان اول کتاب با نام کودک و شمشیر از روژه دوینی، نویسنده­ای فرانسوی، داستان بعدی با نام بچه‌ای که شکل گربه می­کشید از لافکادیوهرن، نویسنده­ای که اهل ایرلند است و نیز داستان‌های دیگر از نویسندگان دیگر از کشورهای مختلف است. سیدحسینی، پیش از هر داستان، با آوردن زندگینامۀ چندخطی از آن­ها، مخاطب کودک یا نوجوان خود را با خالق داستان نیز آشنا می‌کند.

 

  1. نتیجه‌گیری

با سیری در آثار ترجمه‌شدۀ رضا سیدحسینی، به عنوان اندیشمند و صاحب نظر در حوزه­ی علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اجتماعی، درمی­یابیم که شخصیت علمی او از جهات گوناگون شایسته­ی بررسی و واکاوی است. در جستار پیش رو، سعی شده است یکی از این ابعاد مورد تحلیل قراربگیرد. مقولۀ جهانی­شدن همان مسأله­ای است که شاخص‌ها و ویژگی‌های گوناگون آن در آثار ترجمه شدۀ سیدحسینی به انحای مختلف قابل دریافت و واکاوی است.

نخستین مسئله، تسلّط سیدحسینی به چند زبان زندۀ دنیا، از جمله فرانسه، ترکی استانبولی، انگلیسی و عربی است که سبب آشنایی او با آثار فاخر و دست اول فرهنگ‌های گوناگون شده است. نکتۀ دوم که بسیار حائز اهمیت است و شخصیت وی را جهانی ساخته، آشنایی او با دانش­های متفاوت است. در میان آثار ایشان، کتب متعددی در حوزۀ ادبیات، فلسفه، روانشناسی، دین، کودک و نوجوان و غیره وجود دارد که این امر، نشان از قرابت میان فرهنگ­ها در شخصیت علمی وی است. علاوه بر این­ها، شاخصۀ مهم دیگر وی، دقت، نکته­سنجی و وسواسی است که در ارائۀ ترجمه‌ها داشته است. در مقدمات و تعلیقات آثار ترجمه شدۀ ایشان مشاهده می­کنیم که اثر پیش رو، کاملاً سویمند، روشمند و هدفمند ترجمه شده است و از ظرافت­های خاص خود برخوردار است.

نکتۀ دیگری که وجود دارد، مقولۀ روحیۀ جهان­وطنی و پاسداشت فضیلت و دانش است. گویا مرزبندی‌های صوری و مصنوعی، تأثیری در روند پژوهشی و ترجمه­های سیدحسینی نداشته و تنها چیزی که ذهن ایشان را درگیر می­کرده، کرامت انسانی و احترام به نوع بشر با هر سلیقه و ملیت و قوم و نژادی است.

شاخص‌های فوق، تنها بخشی از ویژگی‌های شخصیت علمی رضا سیدحسینی است که سبب شده است، پارادایم جهانی‌شدن و تأثیرات و تأثرات این مسأله را در ترجمه‌هایش دریابیم.

 
منابع
آذرنگ، عبدالحسین. (1385). «یادگاری ماندگار از رضا سیدحسینی». مجلۀ بخارا. ش 50، فروردین و اردیبهشت. صص 55 ـ 58.
اسوت ماردن، اورایزن. (1368). پیروزی فکر. ترجمۀ رضا سیدحسینی. تهران: بامداد.
اقتصادی­نیا، سایه (1387). «شرح حال و آثار و فعالیت­های رضا سیدحسینی». نامۀ فرهنگستان.
دورۀ دوازدهم ش دو پیاپی38، صص 197 ـ 201.
پاینده، حسین. (1385). «ملاحظاتی دربارۀ چشم­انداز جهانی شدن ادبیات معاصر ایران». نامۀ
فرهنگستان. ش 29. صص 36 ـ 50.
پیشگاهی فرد، زهرا. (1380). «ابعاد جهانی شدن». مجلّۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی
دانشگاه تهران. دورۀ 45 ش 157. صص 155 ـ 172.
سیدحسینی، رضا. (1377). بهانه­ها و بهانه­های تازه. تهران: نیلوفر.
سید حسینی، رضا. (1370). داستان­هایی با قهرمانان کوچک از نویسندگان بزرگ. (چاپ چهارم). تهران: آرمان.
شفیعی کدکنی، محمّدرضا. (1392). با چراغ و آینه؛ در جستجوی ریشه‌های تحول شعر
معاصر ایران. (چاپ چهارم). تهران: سخن.
علی‌اکبری، معصومه. (1392). «آندره مالرو و امید». مجلۀ بخارا. سال پانزدهم ش 95 و 96، مهر و آبان. صص 517 ـ 520.
قاسمی سپاس، رحمت الله و صفری، جهانگیر. (1394). «بررسی جلوه­ها و نمادهای پایداری
در شعر ژاله اصفهانی».  ادبیات پایداری. ش 12. صص 217 ـ 240.
کمالی، محمّدجواد. (1392). تاریخ ترجمۀ ادبی از فرانسه به فارسی. مشهد: سخن‌گستر.