جلوه‌های انواع هویّت در پنجاتنتره

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران

2 دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران

3 کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان، ایران.

10.22054/cisl.2023.72263.1012

چکیده

پنجاتنتره از کتاب‌های ارزشمند و تأثیرگذار ادبی و منبع اصلی کلیله و دمنه محسوب‌می‌شود که حکایات پندآمیز کهنی را دربرمی‌گیرد. پنجاتنتره اثر حکیم بزرگ هند یعنی پاندیت ویشنو شرمه است که قدمتش به سال‌های 200 پیش از میلاد می‌رسد. بررسی این اثر با نگرشی بین‌رشته‌ای با موضوع هویت، زمینه را برای تحلیل ابعاد تأثیرگذاری این اثر در متون بعد از آن فراهم‌می‌کند. تحلیل محتوای حکایت‌های پنجاتنتره، هویّت شخصیّت‌های خلق‌شده در آن را نشان‌می‌دهد؛ زیرا شخصیّت‌های حکایت غالباً متأثر از جامعه، هویّت خود را نشان‌می‌دهند و در روند شکل‌گیری حوادث تأثیر‌می‌گذارند. در این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای هویّت شخصیّت‌ها در ابعاد گوناگون در پنجاتنتره، بررسی‌شده‌است. انواع هویّت بر اساس شواهد متنی شامل هویّت فردی، اجتماعی، سیاسی، دینی، ملّی، قومی و جنسیتی شرح‌شده‌است. یافته‌ها نشان‌داده‌است که هویّت‌های غیر فردی بیشترین میزان کاربرد را نسبت به هویّت فردی دارند و شواهد هویّتی با اصول اخلاقی و ارزشهای انسانی رایج در زمان مؤلف، هماهنگ بوده‌است که این امر بر ساختار تعلیمی اثر صحّه‌می‌گذارد.

کلیدواژه‌ها: ادبیات کلاسیک هند، هویّت، پنجاتنتره، پاندیت ویشنو شرمه، مطالعات میان‌رشته‌ای.

کلیدواژه‌ها


  1. مقدمه

 ادبیات، سرگذشت پرفراز و نشیب زندگی جوامع بشری است که در قالب‌های گوناگون نظم ونثر ترسیم­شده­است و ‌هویّت خود را برای مخاطبانش آشکار‌‌‌‌ می‌کند. در فرهنگ و ادبیات سرزمین هند، آثار مکتوب ارزشمندی پدید آمده است که در ادبیات سایر ملل ازجمله ایران، تأثیر بارزی داشته است. در ادبیات این کشور، نثر پدیده‌ای کاملاً متأخّر است.

برای روح هندی، که طبعاً شاعرمزاج است، هر چیزی که درخور نوشتن بود، مضمونی شاعرانه داشت، و نیز صورتی شاعرانه‌ می‌طلبید. چون صاحب اثر معتقدبود که ادبیات را باید با آوای بلند خواند، و می‌دانست که اگر اثرش به طریقی منتشرشود و دوام‌یابد، از راه سینه به سینه خواهدبود، نه از طریق نشر نوشته، از این رو، برای ساخته‌هایش یک قالب موزون و موجز انتخاب‌کرد تا آسا‌ن‌تر بشود آن را نقل‌کرد و به خاطرسپرد؛ درنتیجه، سراسر ادبیات هند منظوم است: رسالات علمی، طبّی، حقوقی، و هنری اغلب به شکل موزون، یا مقفّی، یا به هر دو شکل، عرضه‌شده‌است؛ حتی دستورهای زبان و فرهنگ‌های لغت را هم به نظم درآورده‌اند. حتی فابل و تاریخ، که در غرب به نثر نوشته می‌شود، در هند قالب شعری به خود گرفته‌است (سبحانی، 1377: 95).

ادبیات هندی، بخصوص از نظر فابل‌، غنی است. این ادبیات، سرشار از ‌‌داستان­های اخلاقی کوتاه، منظوم یا منثور است که قهرمانان آن، غالباً از حیوانات یا اشیای بی‌جان هستند. معروف‌ترین کتاب هند، «پنچاتنترا»، یا «پنج‌ کتاب» است. «پنچاتنتره» اثر پاندیت ویشنو شرمه، کتابی است که قدمتش به سال‌ 200 پیش از میلاد می‌رسد و اثر ارزشمند حکیم بزرگ هند و یکی از کهن‌ترین شاهکارهای ادبیات ‌‌داستانی است. این اثر، مشتمل بر ‌‌حکایت‌های عبرت‌آموز و شیرین است.

واژۀ «پنچا» با پنج فارسی به یک معناست و «تنترا» در زبان سانسکریت دارای معانی زیادی است که یکی از آن‌ها، باب یا بخش است. پنچاتنترای فعلی نیز دارای پنج فصل است؛ اما برخی متن اصلی آن را بیش از پنج فصل می‌دانند. دکتر ایندوشیکهر درباره معنای «تنترا» می‌نویسد:

ممکن‌است که این لغت به معنی فصل کتاب قوانین علم و دانش و اثر تعلیمی و مذهبی تعبیر شود و احتمال دارد که منظور از تنترا نیز پنج موضوع مربوط به اصول زندگی بوده ‌است. معنی لغت تنترا هرچه ‌بوده باشد، قدر مسلم این است که پنچاتنترا تعلّق به مکتب نیتی شاسترا یا سیاست عاقلانه در روش و اصول زندگی دارد (شرمه، 1385: 5).

پنج باب تشکیل دهندۀ پنچاتنترا ـ با صرف‌نظر از باب «بازجست کار دمنه» که محقّقین آن را افزوده ابن‌مقفع می‌دانندـ  به ترتیب، پنج باب متوالی از آغاز متن ‌‌داستانی کلیله‌و‌دمنه امروزی را تشکیل‌می‌دهد. البته در آغاز ‌‌داستان‌های پنچاتنترا، ‌‌داستانی تمثیلی به صورت مقدمه وجود دارد که در ابتدای کلیله‌و‌دمنه موجود نیست و کاملاً تغییر یافته است. در این ‌‌داستان، سخن از پادشاه خردمندی به نام «اَمَر شکتی» یعنی نیروی جاودانی است که سه پسر نادان به نام‌های «وَسوشکتی» به معنای نیروی ثروت، «اگر شکتی» یعنی نیروی وحشت و «اَنیک شکتی» یعنی نیروی بسیار، دارد. پادشاه که از بلاهت و بیزاری آنان از دانش و فرهنگ، سخت نگران و دل‌آزرده‌ است، مشاوران خود را برای حل این مشکل فرا‌‌می‌خواند. آن‌ها از حل این مشکل اظهار ناتوانی ‌‌‌‌می‌کنند و پیشنهاد می‌دهند، پادشاه حل مشکل را به برهمنی دانا به نام ویشنوشرمه بسپارد. ویشنوشرمه به دستور پادشاه احضار ‌‌‌می‌شود و قول‌ می‌دهد در عرض شش ماه، رموز سروری و خوی پادشاهی را به شاهزادگان بیاموزد. پادشاه فرزندانش را با احترام ‌به‌ دست ویشنوشرمه می‌سپارد و او تعلیم آن‌ها را به وسیلۀ پنج حکایت یادشده آغاز‌‌‌‌‌‌‌ می‌کند.

این پنج حکایت،که پنج باب اصلی کتاب پنجاتنره را تشکیل می‌دهند، عبارتند از: باب شیر و گاو، باب دوستی کبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو، باب بوف و زاغ، باب بوزینه و باخه، و باب زاهد و راسو. این کتاب در عصر خسرو انوشیروان به قلم برزویۀ طبیب به پارسی برگردان‌‌‌ می‌شود و برزویه بر آن، باب‌ها و حکایاتی از دیگر منابع هندی می‌افزاید. روزبه، پسر دادویه، موسوم به عبدالله بن مُقفّع، این اثر را به زبان عربی ترجمه‌کرد و آن را کلیله‌و‌دمنه نامید. در میان ترجمه‌ها و نگارش‌های آزاد از این کتاب، عالی‌ترین اثر به نثر فارسی، روایت ابوالمعالی نصرالله منشی است که در دورة بهرام‌شاه غزنوی نوشته شده ‌است.

 بررسی هویّت و مؤلفه‌های آن در پنجاتنتره، ارتباط شخصیت‌های حکایت و ارزش‌های جامعة هند را نشان می‌دهد؛ چراکه ‌هویّت افراد و مسائل مربوط به آن، نقش بسزایی در هنر، ادبیات، تاریخ، فلسفه، دین و غیره‌‌‌‌ دارد. «از دیدگاه محققان، ‌هویّت‌گرا بودن، صرفاً تلاشی است برای اتکای انسان بر دانش و بینش و توانمندی‌های خودش، تا در قبال هرآنچه در جامعه اتفاق‌ می‌افتد، بتواند آن‌ها را به پیوند خویش در‌آورد؛ درنتیجه از اهمّیت ویژه‌ای برخوردار‌است» (فاضلی، 1374: 25).

در خصوص معنای ‌هویّت، آراء متعددی وجود دارد، نیکلسون معتقداست؛ «این واژه در اصل، عربی و از مصدر جعلی «هو» گرفته ‌شده ‌است» (بیات و حوائجی، 1395: 229). در فرهنگ لغت آکسفورد، ‌هویّت یعنی «خصوصیّات‌‌‌‌، احساسات و باورهایی که باعث تمایز افراد از یکدیگر می‌شوند» (ربیعی، 1387: 152). فرهنگ فارسی معین نیز ‌هویّت را اینگونه تعریف ‌‌‌‌‌‌‌می‌کند: «آنچه موجب شناسایی شخص باشد و ‌هویّت عبارتند‌ از حقیقت جزئیه‌‌‌‌؛ یعنی هرگاه ماهیّت با تشخّص، لحاظ و اعتبار شود» (معین. «‌هویّت»).

«‌هویّت، ریشه در فلسفة مشایی دارد. وقتی ماهیّت را به اعتبار و لحاظ مشخّص‌کنند، ‌هویّت نام‌ می‌گیرد. در اصطلاح عمومی نیز آنچه موجب شناسایی شخص، ایل، قوم یا ملّتی شود، و آنچه‌ میان تخالف‌ها بتواند خود را عرضه‌کند، باقی‌مانده و ثبات نسبی خود را حفظ ‌‌نماید، ‌هویّت نام‌ دارد» (صدر، 1386: 16).

‌هویّت در واقع، کار جدا‌کردن و ایجاد تمایز فرد، میان خودش با دیگران و به عبارتی دیگر، مشخّص‌کردن حالت شخصی خود است. «اصل ‌هویّت، این‌است که موجود، همان خودش است و به ما کمک‌‌‌‌‌‌‌می‌کند که چیزی را که از آن یک چیز نیست، به آن نیفزاییم» (سعداوی، 1384: 352).

‌هویّت در تعریفی دیگر‌‌‌‌، مجموعه باورهای ذهنی است که سبب ایجاد تمایز بین یک شخص با شخص دیگر ‌‌‌می‌شود‌‌‌‌» (قنبرپور و دیگران، 1395: 2 ـ 3). هویّت، انواع متعددی دارد: هویّت فردی، هویّت اجتماعی، هویّت سیاسی، هویّت دینی، هویّت ملی، هویّت قومی و هویّت جنسیتی، ابعاد چندگانه‌ای از این مفهوم را ارائه می‌دهد.

آثار روایی، بیانگر نوع نگاه  نویسندگان به محیط اطراف و مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است؛ از طرف دیگر شخصیت­های این آثار باتوجّه به نقش‌های متعددی که در شکل­گیری حوادث برعهده‌ می‌گیرند، ‌هویّت خود را می‌سازند.

 

1ـ1. پرسش‌ و ضرورت پژوهش

در این پژوهش، پنجاتنتره، اثر شاخص ادبیات کلاسیک هند، بررسی‌می­شود. نویسنده در این اثر، با اشاره به جامعة عصر خود، زوایایی از ‌هویّت شخصیّت‌ها را در قالب فابل متبلور ساخته ‌است. این پژوهش با بررسی حکایت‌های پنجاتنتره به پرسش‌ اصلی زیر پاسخ ‌‌می‌دهد:

ـ انواع هویّت در متن پنجاتنتره چگونه منعکس شده است؟

بررسی هویّت، مؤلّفه‌ها و ویژگی‌های آن از رویکردهای تازة پژوهش در دنیای معاصر است که در همة زمینه‌های مطالعاتی مثل روانشناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه، دین، تاریخ و حتّی سیاست به آن می‌پردازند. بررسی  مفهوم هویّت در ادبیّات کلاسیک هند، درک و شناخت بهتری نسبت به این ملّت با تأکید بر متون ادبی فراهم ‌می‌کند و زمینة مناسب را برای بررسی چگونگی انتقال این مفاهیم، همراه با ترجمة این آثار، به ملت‌های دیگر پدید می‌آورد.

از آن‌جا که پنجاتنتره، منبع اصلی کلیله و دمنه است، بررسی ابعاد هویت در این اثر، مقدمات مطالعة چرایی و چگونگی انتقال آن را به زبان فارسی مهیا می­سازد. بنابراین در یافتن فرهنگ مشترک و ابعاد تحول آن در تاریخ ادبیات ایران و هند سودمند است.

 

1ـ2. پیشینة پژوهش

مقالات متعددی در ادبیات فارسی با موضوع هویّت نوشته شده است که در این میان، توجّه به مبحث هویّت در ادبیات هند نیز مشاهده می­شود. تحلیل ویژگی‌های ادبیات پسااستعماری که هویّت جدید هندی را پس از استعمار انگلیس شکل می­دهد، پیوند هویّت و ادبیات هند را نشان می­دهد (کولایی و پازوکی­زاده، 1390: 82). پژوهش دیگر در زمینة هویّت در ادبیات، مقالة هویّت ایرانی در ادب فارسی تا حملة مغول است که به مواردی چون نگرش به جهان برپایة اغتنام فرصت‌ها و شادی‌ها و تأکید بر شادخواری و باده‌نوشی در زندگی زودگذر دنیایی اشاره‌ می‌کند (اثنی­عشری و رستگار فسایی، 1384: 69). پژوهش‌های بین‌المللی، بخصوص در بین محققان هندی، ابعاد متعددی از توجه به پنجاتنتره را نشان می‌دهد:

پژوهشگران دانشگاه OPJS راجستان در مقاله­ای بر نقش آموزشی و سرگرم‌کنندة داستان‌های 2300 سالۀ پنجاتنتره برای همة گروه‌های سنی تأکید کرده‎اند. نتیجة این پژوهش نشان می­دهد که عدم مشارکت دانش‌آموزان در یادگیری، موضوع قابل توجه‌ای در آموزش فعلی است. پنجاتنتره در جذب این دانش­آموزان به مدارس و آموزش آن‌ها سودمند است. بر این اساس پنجاتنتره، آمیزه­ای از انگیزش، زیرکی، تخیل و تفکر منطقی است که در مخاطبان خود مؤثر است (Sureshbhai and Rastogi, 2016: 3).

پژوهشگران دانشگاه مالایا در مقاله­ای، جایگاه پنجاتنتره در ادبیات دنیا را بررسی کرده‌اند. نخستین سفر این اثر از طریق ترجمة آن به زبان فارسی در دورة پادشاهی خسرو انوشیروان به زبان پهلوی به دست برزویة طبیب بود. پس از آن، ابن مقفع این کتاب را به زبان عربی ترجمه­کرد. این کتاب، داستان‌های زیادی از زبان حیوانات دارد که همة آن‌ها در ابعاد هنرمندانة خود، از عناصر هندی برگرفته از پنجاتنره متأثرند. به رغم ترجمه، این داستان‌ها اصالت و اثر­بخشی خود را از دست ندادند.برخی از این داستان‌ها را می‌توان به عنوان ابزار اجتماعی ونقد سیاسی در دوران مدرن، همانطور که توسط «لافونتن» استفاده شد، به کار گرفت. این مقاله، اصالت هندی داستان‌های پنجاتنتره را که از مرزهای فرهنگ‌ها، زبان‌ها و ادبیات می‌گذرد، برجسته می‌سازد و بر اهمیت جایگاه آن در مطالعات تطبیقی ادبیات تأکید می‌کند. محققان، تأثیر ماندگار پنجاتنتره بر ادبیات شرق و غرب، بخصوص بر متن هزار و یک شب را تأیید می‌کنند. این کتاب در دو بعد داستان‌هایی با همپوشانی زیاد و کاربرد روش پرسشگری از پنجاتنتره تأثیر پذیرفته است. بسیاری از داستان‌های پنجاتنتره در برقراری امنیت و آرامش جوامع بشری با آموزش اخلاق، حکمت و فضایل به کودکان، که صاحبان واقعی آینده‌اند، سودمند هستند (Salahuddin Mohd, 2013: 11).

مقالة «جنبه‌های اجتماعی پنجاتنتره»، این اثر را بهترین راهنما برای تقویت احترام اخلاقی در جوانان، به دلیل انعکاس اصول اخلاقی در پایان هر داستان می‌داند. زیربنای تاریخی اصطلاح «پنجاتنتره» نشان می‌دهد که این واژه، ترکیبی از دو کلمه است. «پانچ» (پنج) و «تنترا» (تمرین/قانون). این مطالعه نشان می‌دهد که استفاده از هر یک از این مؤلفه‌های اخلاقی برای مربیان، دانش‌آموزان و سرپرستان، در امر آموزش مفید است (Bhaviniben Sureshbhai Patel, Nidhi Rastogi, 2015: 14).

مقالة «تأثیر داستان‌های پنجاتنتره در توسعة رفتار اجتماعی در میان افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی» نشان می‌دهد که داستان‌گویی، روشی موثرتر از نمایش ویدیو در توسعه رفتار اجتماعی در میان افراد کم توان ذهنی است. همچنین نتایج تحقیق، تفاوت معنا‌داری در رفتار اجتماعی زن و مرد نشان می‌دهد (Kumari Preeti, Wasim Ahmad, Nazli, 2020: 267).

مقالة «اخلاق در شرق و غرب: بررسی تطبیقی افسانه‌های پنجاتنتره و ازوپ»، با تمرکز بر داستان‌هایی اخلاقی با مضمون مشابه از هر دو اثر، نشان می‌دهد که هر دو افسانه‌نویس با خیال‌پردازی، ویژگی‌های انسانی را به حیوانات نسبت می‌دهند و با خلق داستان‌های ساده اما جذاب، درس‌هایی مهم از زندگی به ما می‌آموزند که باوجود بلوغ فکری از آن‌ها غافل می‌شویم. در این دنیای همیشه پویا و رقابتی، درس‌هایی که از افسانه‌های پنجاتنترا و ازوپ به دست می‌آید، مسیر موفقیت و صلح را برای ما روشن می‌کند (Nandana, 2019: 508).

تاکنون هیچ پژوهشی، هویّت در پنجاتنتره را بررسی نکرده است. ضرورت اصالت یافته‌ها و فراهم آوردن زمینه برای بررسی چگونگی تغییر بازتاب انواع هویّت در ترجمة پنجاتنتره و نمونه‌های ایرانی متأثر از آن، این پژوهش را بر اصل هندی این اثر سترگ متمرکز می‌کند.

 

  1. روش تحقیق

روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با استناد به منابع کتابخانه‌ای است. ابتدا با طرح انواع هویّت و تطبیق آن، با حکایت‌های پنجاتنتره، یافته‌ها استخراج می­شود. پس از آن با تحلیل مضمون یافته‌ها، طبقه‌بندی انواع هویّت صورت می‌گیرد و مثال‌های مناسب ارائه می‌شود.

  1. یافته‌ها

هویّت در پنجاتنتره، به ترتیب در اقسام هویّت فردی، هویّت اجتماعی، سیاسی، دینی، ملّی و جنسیّتی طبقه‌بندی می‌شود. هرکدام از اقسام هویّت، در بخش‌های متعدّدی مشاهده می‌شود که با ذکر مثال شرح خواهد شد.

 

‌3ـ1. هویّت فردی

‌هویّت فردی به این ‌سؤال پاسخ‌می‌دهد که من کیستم و به کجای جهان تعلّق‌دارم؟ درواقع، ‌هویّت فردی، خصیصه‌های دوام‌یافتة ثابت فردی یا مشتق از آن‌هاست و چیزی است که درون شخصیّت افراد به واسطة فرایندهای گوناگون شناختی، موجودیّت دارد. مجموعه ویژگی‌هایی است که یک فرد را متفاوت از دیگران می‌سازد و به او فردیّتی خاص می‌بخشد. این ویژگی‌ها شامل ارزش‌ها، طرز‌تلقّی‌ها، احساسات، نمادها، هنجارها، تمایلات و آگاهی‌های خاص یک فرد است (ابوالحسنی، 1388: 28).

هویّت فردی در پنجاتنتره، با دو ویژگی تلاش برای تثبیت هویّت و تأکید بر لزوم تمایز افراد از یکدیگر همراه می‌شود.

 

3ـ1ـ1. تثبیت و تعالی ‌هویّت فردی

اگر هویّت کسی تغییرکند، وضعیتی جدید پدیدار می‌شود. در حکایت‌های پنجاتنتره، تغییر هویّت فردی به دو شکل است: بهبود هویّت در مسیر کمال­گرایی و بازگشت به هویّت نخستین. در هر دو گروه این حکایت‌ها، تغییر هویّت، جنبة مثبت دارد و در روند تغییر، بر فضیلت‌های اخلاقی تأکید می­شود. در ‌‌حکایت شغالی که در خمرة رنگ افتاد، تغییر رنگ شغال با تغییر هویّت او همراه است. او به تلقّی و آگاهی جدیدی از خود می‌رسد:

«شغال با بدن رنگ‌شده به جنگل برمی‌گردد و وقتی حیوانات جنگل، شغال رنگی را می‌بینند، او را نمی‌شناسند و از ترس پا به فرار می‌گذارند» (شرمه، 1397: 78).

‌هویّت فردی تغییریافتة شغال، تغییر ‌هویّت قومی او و دوری از جمع شغالان را به دنبال دارد. او حتّی اسم خود را هم عوض‌کرده و همه او را با نام «کوکودرما» صدا می‌زدند. شغالان دیگر، تصمیم می­گیرند تا هویّت او را افشا کنند؛ بنابراین همگی جمع شدند و با هم زوزه‌کشیدند‌‌‌‌. کوکودرما با شنیدن صدای زوزة شغال‌ها، چشم‌هایش پر از اشک شد و ناخودآگاه مثل آن‌ها زوزه‌کشید‌‌‌‌. بازگشت به ارزش‌های نخستین، هویّت فردی شغال را تثبیت می‌کند و او را از تکبّر و انحراف دور می‌کند.

در حکایت پسر تاجر، پسر جوان بعد از رانده‌شدن از خانه، در جستجوی هویّت جدید خود، تلاش می‌کند و ولیعهد پادشاه می‌شود (همان: 113).

 

3ـ1ـ2. تقابل ‌هویّت فردی، عامل تمایز افراد‌‌‌‌

گاهی نویسنده با نشان‌دادن ارزش‌ها، تمایلات، میزان آگاهی و احساسات افراد، تصویری از تفاوت افراد در زمینة ‌هویّت فردی را ترسیم‌‌‌‌‌‌‌ می‌کند. اعتقاد به پایداری اصالت و نقش تلاش و کوشش در تعیین هویّت فردی و برتری آن بر میراث و تقدیر، تأکید بر حسن خلق و میهمان‌نوازی و برتری آن بر ترشرویی و خساست، برتری نیکی بر شرارت و خرد بر جهالت با مقایسة دو هویّت مخالف و مقابل، از نتایج انعکاس هویّت فردی در پنجاتنتره است. در ‌‌حکایت دو مار از مجموعۀ سوم پنجاتنتره، یکی از مار‌ها در شکم شاهزاده زندگی ‌می‌کند و همواره او را می­آزارد و دیگری در تپّه لانه دارد. این دو مار، دو ‌هویّت فردی متفاوت دارند و در مقابل هم قرارمی­گیرند‌‌‌‌ ( شرمه، ۱۳97: 163 ـ 165).

در واقع ‌هویّت فردی این دو مار، تقابل دو عنصر خیر و شر است که در نهایت، برتری خیر بر شر را نشان می‌دهد‌‌‌‌.

 

3ـ2. ‌هویّت اجتماعی

‌هویّت اجتماعی با مفهوم ‌هویّت فردی، نزدیکی بیشتری دارد و در جریان ‌هویّت‌یابی فرد تأثیرگذاراست (باقری، 1388: 33).

‌هویّت اجتماعی؛ یعنی اینکه فرد نقش‌ها و وظایف اجتماعی خود را بشناسد و متقابلاً انتظارات جامعه از خود را بداند. تحقّق ‌هویّت اجتماعی در گرو تحقّق تربیت جامع فرد است؛ یعنی شخص در همة ابعاد وجودی خود شامل فیزیکی، عاطفی، اجتماعی، ذهنی و اخلاقی، صفات و رفتارهای ارزشمندی داشته باشد تا بتواند نقش خود را ‌به‌طور مؤثّر در جامعه ایفاکند‌‌‌‌ (صدر، 1386: 87 ).

هویّت اجتماعی، شامل مجموعه ویژگی‌هایی است که باعث ایجاد «ما»‌‌‌ می‌شود. بنابراین ‌هویّت جمعی، در معنای همسانی با دیگران، با پیوستگی عضویّت افراد در گروه‌ها و مقوله‌ها ارتباط‌‌ دارد (باقری، 1388: 33). هویّت اجتماعی در پنجاتنتره به شکل تلاش برای ارتقای اجتماعی مشاهده می‌شود.

 

3ـ2ـ1. تلاش افراد برای ارتقا و کسب ‌هویّت اجتماعی

هویّت اجتماعی در کتاب پنجاتنتره، با تلاش برای ارتقا در جامعه همراه است. کسب هویّت اجتماعی با زراندوزی و نزدیکی به مراکز قدرت ارتباط مستقیمی دارد. ثروت‌اندوزی و کسب شهرت و موقعیت اجتماعی بالاتر، در اغلب حکایت‌ها با جلای وطن و سفر، همچنین تیزهوشی و فراست همراه است. در باب اول پنجاتنتره، پسر تاجر تصمیم می‌گیرد به سفر تجاری برود تا جایگاه بهتری کسب‌کند. حتّی شکستن پای گاو، او را از تصمیمش منصرف نکرده و با رها کردن حیوان، به سفر خود ادامه می‌دهد:

«تصمیم‌گرفت که شهر و دیارش را رهاکند و برای به‌دست‌آوردن ثروت بیشتر، به سفر تجاری برود» (شرمه، 1397: 37).

مهاجرت در ‌‌حکایت جویندگان گنج، با تغییر جایگاه اجتماعی افراد همراه است:

«چهار برادر پس از اینکه مدّت زیادی به فقر و بدبختی خود فکرکردند، به این نتیجه رسیدند که از شهر خود مهاجرت‌کنند» (همان، 1397: 187). نمونه‌های دیگر در حکایت کوزه‌گر (همان: 18۳) و حکایت فیل‌ها و خرگوش‌ها (همان: 15۳) مشاهده می‌شود.

 

‌3ـ3. هویّت سیاسی‌‌‌‌

 ‌هویّت سیاسی در پنجاتنتره، در بخش‌های طبقات حکومتی و ویژگی‌های هر یک از طبقات بررسی می­شود. دو طبقة اصلی پادشاه و درباریان در این کتاب، نقش اصلی را دارند و هریک با ویژگی‌های مثبت و منفی، ارزیابی می­شوند. پادشاه، اغلب در هیأت شیر، نماد قدرت کامل است و عوامل حکومتی وی، وزیران، ندیمان، حکمرانان محلّی و ناظران، جاسوس‌اند (همان: 35).

تلاش برای نزدیکی به پادشاه و افزایش قدرت در بین درباریان، بهبود هویّت سیاسی را در فضایی رقابت‌گونه و در مواردی تنش‌آفرین نشان می‌دهد.

 

3ـ3ـ1. لیاقت و درایت پادشاه

هویّت پادشاه با چند ویژگی اصلی تعریف می­شود: قدرت، اصالت، عدالت، بصیرت و برقرای نظم و امنیّت، اصولی هستند که کارآمدی و لیاقت پادشاه را نشان می‌دهند. این ویژگی‌های مثبت، تداوم حکومت و ترقّی مملکت را در پی دارد. در اغلب حکایت‌های پنجاتنتره، شیر، پادشاه و قدرت برتر قلمرو خود است. شیر در ‌‌حکایت اول پنجاتنتره، به کنار رودخانۀ‌ یامانا رفته تا آب بنوشد‌‌‌‌.

«شیر تنها نبود و تعداد زیادی از حیوانات جنگل فرمانبردار او بودند» (شرمه، 1397: 25).

در ‌‌حکایتی دیگر، به نجیب­زادگی و اصالت شیر اشاره شده است که « تقوا و پرهیزگاری را فراموش نمی­کند» و شکار دیگران را تصاحب نمی‌کند (همان: 180).

همچنین توجّه به آسایش و رفاه زیردستان از دیگر ویژگی‌های پادشاه و مصداق عالت­گری وی است. بصیرت پادشاه در شناخت دقیق افراد و توانایی­هایشان، لازمة بینش سیاسی در استخدام آنان است. در تمثیلی جالب، پادشاه به برزگری مانند شده ‌است که با دقّت‌نظر و پس از امتحان، بذر را می‌کارد. تمثیل دیگری نیز وجود دارد که در آن، دمنه خادمان را به زیورآلات تشبیه ‌‌‌‌‌می‌کند:

«خادمان و زیورها را باید در جای خود به‌کاربرند و پیرایه‌ای که مخصوص سر است نباید به ‌پای بست. نگین گران‌بها را باید در حلقۀ زر نشاند» (همان: ۴۱).

یکی از مؤلّفه‌های امنیت، پاسبانی و ایجاد آسودگی است. اینکه چه کسانی آسودگی را برای افراد جامعه به‌وجود می‌آورند، هویّت سیاسی یک جامعه محسوب ‌شود. مفهوم امنیت، مصونیت از تعرّض و تصرّف اجباری، بدون رضایت فرد است. در پنچاتنترا ایجاد امنیت مهم‌ترین وظیفة پادشاه دانسته ‌شده ‌است:

«اگر شاهی نتواند برای مردم با پاسبانی آنان آسودگی فراهم‌آورد، دورة شاهی او بی‌ثمر است، چون پستان در گردن بز» (شرمه، 1397: ۱۶۷).

در برابر اصول مثبت حاکمیتی، ویژگی‌های منفی قرار­دارند که ذکر آن‌ها، ضرورت تحذیر و پرهیز از آن‌ها را برجسته می­نمایاند. خامی و ناآزمودگی در مواجهه با زیردستان مکّار و سیّاس، بی­تدبیری در هدایت قوم خود، نشنیدن پند دیگران و بی‌مسئولیتی از ویژگی‌های منفی پادشاهانی است که عاقبت شکست، گرفتاری، نابودی و عزل را تجربه می‌کنند. در ‌‌حکایت قورباغه‌ها و مار سیاه، شاه تصمیم‌ می‌گیرد با وزیرانش به ساحل برود‌‌‌‌. بی‌تدبیری وی به عنوان رهبر آن جامعه، او را طعمة مار می‌کند‌‌‌‌ ( شرمه،۱۳97: 169). در حکایت کلیله و دمنه، ناآزمودگی پادشاه در مواجهه با مکر دمنه، فریب و غبن وی را در کشتن گاو به‌دنبال دارد (همان: 88).

 

3ـ3ـ2. کاردانی و کفایت درباریان

کفایت درباریان و وابستگان حکومتی پادشاه در خصلت‌های دانایی، سخنوری، تواضع، حسن خلق، وفاداری و نیکونهادی، تعریف می­شود. در ‌‌حکایت کلیله‌ و ‌دمنه، خصلت‌های مشاور خوب مطرح می‌شود:

«شما به تکه‌های چوب برای خلال دندان‌هایتان، همان اندازه احتیاج دارید که به وزیری دانا و سخنور» (شرمه، 1397: 90).

در ادامه از زبان دمنه ‌می‌شنویم که: «وقتی وزیری مورد احترام شاه ‌است باید متواضع باشد و هنگام بزرگداشت یا تحقیر دیگران، اخم را از چهره‌اش دورکند» (همان: 90).

اهمیت مشاور خوب تا حدی است که اصلاح پادشاه و تغییر وی را موجب می‌شود: «شخص ناپاک اگر مشاورینی نیک‌نهاد ‌داشته‌باشد، خود پاکدل‌ می‌گردد» (همان: ۷۳).

سلب این ویژگی‌های مثبت در اطرافیان شاه، نابودی پادشاهی، شکست و دشواری حکومت را درپی دارد. مهمترین ویژگی منفی درباریان در پنجاتنتره، خیانت و دسیسه‌چینی است. فرجام شوم دسیسه­گر و زیان پادشاه و تباهی مملکت، لزوم پرهیز از این خطای آشکار را مؤکّد می‌سازد.

3ـ4. ‌هویّت دینی‌‌‌‌

‌‌هویّت دینی یعنی اتکای فرد به یک نظام یا پایگاه اعتقادی که بر جهت‌گیری فرد در زمینه‌های مختلف تأثیر می‌گذارد (ایزدی و قاسمی، 1390: 117).

دین در یک جامعه از طریق جامعه‌پذیری، در قالب ارزش‌های اجتماعی، در نظام شخصیّتی و ‌هویّت اجتماعی وارد شده و در آن نهادینه ‌می‌شود‌‌‌‌. هویّت دینی، نقش تعیین‌ کننده‌ای در هویّت‌یابی افراد ایفا می‌کند. تقویّت این بعد از هویّت، می‌تواند موجب قوام سایر ابعاد هویّت شود. بدیهی است که از پیامدهای تکوین ‌هویّت دینی، احساس تعهّد و مسئولیّت در قبال ارزش‌ها و باورهای آن مکتب می‌باشد.

برخی از صاحب‌نظران، تعهّد را به عنوان سنگ‌بنای «‌هویّت دینی‌» تلقّی ‌می‌کنند. تقریباً تمام ایل‌ها و اقوام، دارای کیش‌ها و ادیان قومی بوده و ‌هویّت دینی آن‌ها با ‌هویّت قومی‌شان عجین‌شده‌است؛ اما با ظهور ادیان فراقومی و جهانی، مانند بودایی، مسیحی، اسلام و غیره، ‌هویّت دینی، اساسی جداگانه با ‌هویّت ملّی و قومی پیداکرد» (صدر، 1386: 87). هویّت دینی در پنجاتنتره، در ترسیم مقدّسات جامعه و زهد و ریاضت رهبران دینی منعکس می‌شود.

 

3ـ4ـ1. انعکاس مقدّسات جامعه

معرّفی خدایان هند و حوزة قدرت هر یک از آن‌ها، در حکایت اصلی کلیله ‌و ‌دمنه، بُعد اصلی خداباوری جامعه را نشان می­دهد. لزوم حمایت خدایان از افراد با توجیه چندخدایی همراه است؛ یعنی هر یک از افراد مخالف یکدیگر، از حمایت خدای خود برخوردارند. سوء‌استفاده از مقدّسات، برای کسب قدرت و تحمیل باورهای خود به مخاطبان ساده‌دل از دیگر نمودهای هویّت دینی در پنجاتنتره است. در حکایت اصلی کتاب، دمنه برای رسیدن به اهداف خود، گاو را فرستادة شیوا معرفی می­کند و برای تقرب به شیر، او را نمایندة دورگا می‌داند (شرمه، 1397: 93).

شیوا نیرویی است که به عقیدة هندوها دنیا را خراب ‌‌‌‌‌‌‌می‌کند. در برابر شیوا نیرویی است به نام ویشنا که نگهدارندة دنیاست و دورگا هم همسر شیوا است. استعانت از خدایان در بلا و مصیبت و پذیرش پاداش کار نیک و مجازات خطا، از دیگر جلوه‌های هویّت دینی در پنجاتنتره است. در ‌‌داستان پارچه‌باف نادان، فرشته‌ به پسر پاداش می‌دهد.

فرشته گفت: «پسرم حق با تو است. باید به فرزندانت خدمت‌کنی. به تو پیشنهاد ‌می‌کنم که از انداختن این درخت، چشم‌پوشی ‌کنی و در عوض هرچی که بخواهی من برایت فراهم ‌می‌کنم‌‌‌‌» (همان: 200).

 

3ـ4ـ2. زهد و ریاضت رهبران دینی

در کل ‌‌حکایت‌های این کتاب، برهمنان و راهبه‌ها به عنوان رهبران دینی شناخته ‌می‌شوند. ریاضت و پیوند آنان با فقر و زهد بسیار، از ویژگی اصلی این رهبران است. زندگی گروهی در معابد دورافتاده، گذران زندگی با صدقات و خیرات مردم، توصیه به انفاق و اطعام فقرا، اعتقاد به قربانی کردن بز در هنگام ماه­گرفتگی، تسخیر طبیعت و برآورده‌سازی حاجات مردم با نیروی نیایش، دعا و پیشگویی از جلوه­های هویّتی رهبران دینی در پنجاتنره است. راهب بزرگ برای مخاطبش، خود را اینگونه توصیف می‌کند:

«ای مرد خدا، ما راهب هستیم و وقتی برای گردآوری صدقه‌ها و خیرات مردم می‌رویم به فکر مهمانی و غذا نیستیم. برهمن‌ها اهل دعوت‌ شدن و مهمانی‌ رفتن هستند؛ اما وقتی گرسنه ‌می‌شویم از کسی که سر راهمان قراربگیرد، تقاضا می‌کنیم که لقمه نانی در حدّ رفع گرسنگی به ما بدهد‌‌‌‌‌‌» (شرمه، 1397: 18۳).

 

3ـ5. ‌هویّت ملّی

‌هویّت ملّی، به معنای احساس تعلّق و وفاداری به عناصر و نمادهای مشترک در اجتماع ملّی است. مهم‌ترین نمادهای ملّی عبارتند از: سرزمین، دین، آداب و مناسک، تاریخ، زبان و ادبیات، مردم و دولت. در درون یک اجتماع ملّی، میزان تعلّق و وفاداری اعضا به هریک از عناصر مذکور، احساس ‌هویّت آن‌ها را مشخص می‌سازد (عدلی‌پور، 1394: 131).

‌هویّت فرهنگی، یکی از عناصر ‌هویّت ملّی و دارای اهمّیت ویژه‌ای است، تا جایی که ‌هویّت ملّی را گاه با استناد و رجوع بدان بیان‌‌‌‌‌ می‌کنند. واقعیّتی که در ژرفای روح و جان ملّت و قوم ریشه دوانده و از چنان ثباتی برخوردار است که گویی خلق‌وخوی مردم یا طبیعت ثانویشان شده ‌است (ستاری، 1375: 108).

فرهنگ با گاف فارسی بر وزن و معنی فرهنج است. علم و دانش و عقل و ادب و بزرگی و سنجیدگی را معنی‌ می‌دهد. فرهنگ مردم، ریشه در گذشته‌های دور دارد و با سنّت و ارزش‌های بشری پیوسته و نیکی و برجستگی آن به ‌اثبات ‌‌رسیده ‌است. آن‌ها را با اوضاع و موقعیّت‌های تازه و نیازها و خواسته‌های عامۀ مردم زمان، هماهنگ و همگام ‌می‌سازد (یاوری، 1394: 14).

‌هویّت ملّی در کتاب پنجاتنتره، وابستگی فرد را به عناصر ملیتی نشان می‌دهد و با کشور و فرهنگ افراد، پیوند می‌خورد. این هویّت در ابعاد مقابله با دشمن و تجلی فرهنگ و آداب و رسوم ترسیم ‌شده ‌است:

 

3ـ5ـ1. مقابله با دشمن مشترک

مقابله با دشمن مشترک و پیروزی بر وی، خاطرة مشترک ملی را ترسیم می‌کند و نتایج ارزشمندی در انسجام یک ملت دارد؛ اتحاد ملی برای رفع مشکلات مشترک، انقیاد از رهبری بزرگ، افزایش حس تعهد و مسئولیت­پذیری در حفاظت از منافع مشترک و جان افراد، مقابله با استبداد و ظلم، از مصادیق دشمن­ستیزی در پنجاتنتره است. در ‌‌داستان مارکبری و کلاغ که از ‌‌داستان‌های فرعی باب اول پنجاتنتره محسوب‌‌‌ می‌شود، تعهّد یک کلاغ در برابر دیگران با نابودی دشمن، هویّت ملی وی را شکل می‌دهد:

کلاغ ماده به طرف استخر پروازکرد. گردنبند طلا را از میان زنان دربار به منقار گرفت و آرام به طرف بیشه حرکت کرد. نوکران درباری از داد و فریاد زنان، متوجّه ماجرا شدند و به دنبال کلاغ ماده دویدند. وقتی کلاغ به نزدیک مار رسید، گردنبند را زیر مار گذاشت و فرار کرد. افراد دربار هم وقتی به درخت رسیدند، مارکبری را دیدند و به جان او افتادند و او را کشتند و زنجیر طلا را برداشتند. از آن به بعد، مشکل کلاغ‌ها حل‌شد و زندگی شادی را آغاز‌کردند‌‌‌‌ (شرمه، 1397: 50).

 

3ـ5ـ2. فرهنگ و آداب و رسوم، نمادی از ‌هویّت ملّی

اشاره به آیین شکرگزاری و صدقه­دادن در این روز و رسم ازدواج دختران در زمان بلوغ، نمودهایی از فرهنگ مندرج در پنجاتنتره است. انعکاس آداب و رسوم فرهنگی در بخش‌هایی از پنجاتنتره که شخصیت‌های انسانی دارند، مشاهده می‌شود. در ‌‌حکایت ازدواج موش مادّه از مجموعة سوم این اثر، همسر راهب، زمانی که دخترشان به دوازده سالگی می‌رسد، می‌گوید: «همسرم، زمان ازدواج دخترمان فرارسیده ‌است. بهتراست در این باره فکری‌کنی» (شرمه، 1397: 164).

 

3ـ6. ‌هویّت قومی‌

این ‌هویّت به عنوان شاخه‌ای از ‌هویّت اجتماعی است و شامل حال مردمانی است که ایل متحرّک آن‌ها ساکن‌شده و سرزمینی مشترک از لحاظ دینی ـ فرهنگی پیدا ‌‌‌‌می‌کنند. این ‌هویّت، بخشی از فرهنگ نوین جوامع است که در رابطه با آزادی و برابری و فردیّت شهروندان و حقوق انسانی آنان در جامعة ملی به‌وجود آمده ‌است‌‌‌‌ (صدر، 1386: 87 ).

«قوم‌مداری یا بدگمانی نسبت به خارجیان، همراه با گرایشی به ارزیابی فرهنگ‌های دیگران بر حسب فرهنگ خویش، مفهومی است که از گذشته تاکنون مورد‌توجّه قرار‌داشته‌است» (گیدنز، 1376: 22).

انعکاس ‌هویّت قومی در کتاب پنجاتنتره به دو شکل تفرقه­انگیزی با تأکید بر اختلافات قومی و ضرورت وفاداری به ارزش‌های قومی مشاهده می‌شود.

 

3ـ6ـ1. ‌هویّت قومی، عامل تفرقه و اختلاف

اشتراکات قومی، افراد یک قوم را به هم نزدیک می­کند و به همان اندازه از دیگر اقوام، دور. تأکید بر قوم­گرایی و برتری­طلبی افراطی، آتش اختلاف و دشمنی را در پنجاتنتره می‌افروزد. در فصل سوم این کتاب در حکایت کلاغ‌ها و جغد‌ها‌، دشمنی دیرینة این دو گروه، نمودی از اختلافات قومی در یک کشور واحد است. دشمنی این دو قوم که از دیرباز، قاتل یکدیگر هستند، تعصّب قومی را نشان می­دهدکه‌‌ عاملی برای جنگ‌‌افروزی‌های داخلی است (شرمه،۱۳97: 150).

 

3ـ6ـ2. وفاداری به هویّت قومی و پاسداشت آن

تغییر هویّت قومی و قبیله­ای، هرچند با امتیازات جدید همراه باشد، موقتی و گذراست. نمونه‌های متعددی در پنجاتنتره از تغییر هویّت قومی مشاهده می­شود که در نهایت به بازگشت به اصل خود ختم می­شود. این حکایت‌ها در قالب شخصیت‌های حیوانی نمود می‌یابند و از آن‌جا که در قلمرو واحدی زندگی می­کنند، تمثیلی برای اقوام مختلف در یک جامعه است. تأکید بر اصالت‌های قومی و برخورداری از ضمانت بقا در حیات قومی و قبیله‌ای، از دلایل ثبات هویّت قومی است.

بازگشت به هویّت قومی را در ‌‌حکایت سگی که به دیار غربت رفت، مشاهده ‌‌‌‌‌می‌کنیم‌‌‌‌. در شهر، سگی بود که از غذای این و آن می‌خورد و روزگار خود را می‌گذرانید. خشکسالی و قحطی به آن دیار آمد؛ به‌ طوری‌ که نمی‌توانست چنین وضعی را تحمّل‌کند. بنابراین از آن شهر، به دیار بیگانه‌ای رفته و به خانوادة ثروتمندی رسید‌‌‌‌. سگ، هر روز غذای سیری می‌خورد. وقتی از خانه بیرون می‌آمد، سگ‌های محلّی بر سرش می‌ریختند و با چنگ و دندان به او آسیب ‌می‌رساندند. بعد از مدّتی سگ برای حفظ جانش، به نزد قوم خود برگشت‌‌‌‌.

«دوباره به محلّۀ سابق خود برگشت و سگ‌هایی که قوم و خویشش بودند، دورش را گرفتند و از وضعیّت دیار بیگانه پرس‌و‌جو کردند» (شرمه، 1397: 181).

 

3ـ7. ‌هویّت جنسیّتی

این ‌هویّت، به عنوان یک پدیدة اجتماعی به صورت حاکمیّت مردسالاری و جریانات فمینیستی افراطی و نحله‌های میانی آن‌ها در همة جوامع کنونی وجود دارد‌‌‌‌ (صدر، 1386: 87). «اساس این نظریه، آن است که جنسیت اکتسابی است و آدم‌ها برای آنکه مؤنّث و مذکّر جلوه‌کنند، باید به شیوه‌های معیّنی صحبت و عمل‌کنند» (ریترز، 1377: 377). چگونگی توجّه به جنسیّت زن، در آثار ادبی، ‌می‌تواند نمودی از بازتاب وضعیّت اجتماعی زنان در آن عصر باشد. به علّت متفاوت‌بودن خواسته‌ها و نقش‌های اجتماعی زنان، بازتاب سیمای آن‌ها هم نسبت به مردان متمایز‌‌‌می‌شود‌‌‌‌ (علوی، ۱۳۷۸: ۳۵ ).

هویّت جنسیّتی در ‌‌حکایت‌های پنجاتنتره، صبغه­ای کاملاً مردانه دارد. اغلب مردان، یا حیواناتی با جنسیت مذکر، نقش‌های اصلی را ایفا می­کنند و طرح حکایت را شکل می‌دهند.

پنجاتنتره کتابی است که به قلم مردان، برای مردان، بخصوص درباریان نوشته شده است. این کتاب برای آموزش پادشاهان و انعکاس وظایف حکمرانی و چالش‌های پادشاهان آینده نوشته شده است. پادشاهان در هوسبازی، که تغییرات ناگهانی در نگرش و رفتار آن‌ها ایجاد می‌کند، با زنان مقایسه شده‌اند. ویشنو شرما نظرات خود را در مورد غیرقابل اعتماد بودن پادشاهان با اشاره به خیانت زنان بیان کرده است (Shinde,2015: 13684).

در پنجاتنتره، زنان در حکایت‌ها به ندرت حاضر می­شوند و حضور آن‌ها، اغلب با نقش‌های منفعلانه همراه است؛ یعنی در پیشبرد حکایت تأثیری ندارند و اغلب مخاطب یا ناظر روند حکایتند. در مواردی اندک، زنان نقشی فعال دارند، نقش‌های فعال زنان در دو نقش تربیتی و مدیریتی مشاهده می‌شود؛ این دو نقش در روند حکایت تأثیر دارد و به دو شکل مثبت و منفی، ظاهر می­شود. سومین بخش از حضور زنان، ترویج اندیشة تحذیر از مشارکت زنان در انجام کار است. این بخش، کاملاً مردسالارانه است و تبلیغی برای کاهش نقش زنان است.

 

3ـ7ـ1. نقش فعال تربیتی زنانه

نقش تربیتی زنان در عرصة خانواده ظاهر می­شود. زن در این نقش، با نظارت بر بالیدن و رشد فرزندانش، محیطی امن را ایجاد می­کند. پرهیز از خشونت و حذف موقعیت‌های تنش‌زا، نقش فعال زن را در محیط خانه نشان می­دهد. ‌‌در حکایت شیر مادّه و شغال جوان از باب چهارم، شیر مادّه‌ای که دو پسر داشت، بچه شغال طرد شده‌ای را بزرگ کرد. زمانی که دو شیر با این شغال اختلاف پیداکردند، ماده شیر برای حفظ جان شغال و ایجاد محیطی آرام برای فرزندانش، با افشای واقعیت، از شغال می­خواهد که آن‌جا را ترک کند:

«پسرم، تو در اصل، پسر یک شغال هستی. هرگز فیلی به وسیلة افراد خانواده‌ای که تو در آن متولّد شده‌ای کشته ‌‌نشده ‌است. من به تو شیر دادم و بزرگت‌کردم» (شرمه، 1397: 174). در تعداد کمی از داستان‌ها، پرندگان ماده به عنوان مادر نشان داده شده‌اند که نگران رفاه نسل خود هستند. از دیدگاه پژوهشگران، این وضعیت نادر، تصویر آن‌ها را مثبت نشان می‌دهد. این بخش، تنها جایی است که نقش زنان در جایگاه مادران دلسوز، مثبت ارزیابی می‌شود (Shinde, 2015: 13683).

 

3ـ7ـ2. نقش فعال مدیریتی زنانه

‌‌نقش مدیریتی زنان در پنجاتنتره، تلاش برای رسیدن به اهداف شخصی است. این تلاش در مواردی نتایجی منفی دارد و در موارد اندکی، مثبت ارزیابی می­شود. هدف زنان در این حکایت‌ها، جلب توجّه و محبت مردان است که نوعی تعصب زنانه را نشان می‌دهد. این تلاش زنان با ابزارهای متفاوتی مانند طرح درخواست‌های نامعقول و مکر و نیرنگ در تظاهر به بیماری، صورت می­گیرد. دستیابی به هدف، وسیله را از دیدگاه شخصیت‌های زن توجیه می‌کند؛ اما در ساختار حکایت، نوعی هشدار به مردان تلقّی می­شود. بنابراین از دیدگاه زنانه، جلوه‌ای مثبت از حضور زنان ارائه نمی­شود. نبود آگاهی زنان، در پرتو حاکمیت مردانه در فضای حکایت‌ها مشهود است. زنان برای رسیدن به نیازهای اولیة خود، روش‌هایی غیرمنطقی پیش‌می‌گیرند که درمواردی، نتیجه‌ای ناخوشایند دارد.

در حکایت شاه و وزیر و همسران آن‌ها، در باب چهارم کتاب، وزیر و پادشاه به همسران خود وابستگی زیادی‌ دارند و در برابر درخواست نامعقول آن‌ها تسلیم می­شوند. این حکایت، دو سویة مثبت و منفی در ذهن مخاطب ایجاد می­کند. جنبة مثبت آن، ایثار عرض و آبرو در راه معشوق است که فرهنگ­سازی مثبت در احترام به زنان تلقّی می­شود و جنبة منفی آن، ترویج پرهیز از عشق به زنان، برای حفظ آبرو است.

«همسر وزیر برای آشتی با وی گفت: موهای بلند سرت را بتراش، آن‌ها را پیش پای من بریز. وزیر برای ‌به‌دست آوردن دل همسرش این کار را کرد‌‌‌‌‌‌‌‌» (شرمه، 1397: 175).

ملکه هم برای اعلام رضایت از پادشاه می­خواهد:

«اگر واقعاً خوشحالی مرا می‌خواهی، افسار اسبی را به دهانت بگیر و اجازه‌ بده در شهر بچرخی و شیهه‌بکشی. شاه همین‌کار را کرد و همسرش با وی آشتی‌کرد»(همان: 175).

در پایان حکایت، زمانی که شاه علّت تراشیدن‌ موی وزیر را از او ‌سؤال‌‌‌‌‌‌‌ می‌کند، وزیر در جواب می‌گوید:

«عالیجناب، به دستور همسرم این کار را کرده‌ام. آیا مرد ‌می‌تواند در برابر خواسته‌های زنش مقاومت‌کند؟ حتّی اگر همسرش از او بخواهد که مثل اسب سواری بدهد و شیهه بکشد‌‌‌‌» (همان: 176).

 

3ـ7ـ3. ترویج تحذیر از زنان

مشورت نکردن با زنان و محدود­کردن مشارکت آنان در محیط خانواده، اصلی مهم است که نقض آن، شخصیت حکایت را با مرگ مواجه می­سازد. در ‌حکایت پارچه‌باف نادان، پند آرایشگری، خطاب به بافنده‌، نگاه غالب تقلیل­گرای نقش زنان را نشان می‌دهد:

«با زنت مشورت‌نکن. مشورت با زنان فایده ‌ندارد‌‌‌‌، زیرا گفتند؛ مرد عاقل باید غذا و لباس همسرش را فراهم‌کند و از او فرزندانی‌ داشته‌باشد‌‌‌‌؛ اما هرگز نباید در کارهای مهم، با او مشورت‌کند» (شرمه، 1397: 200).

از دیدگاه پژوهشگران، زنان در پنجاتنتره، حتی همسرانی که نقش مادرانه را ایفا نمی‌کنند، همیشه برای مردان تهدیدند: خواه به عنوان اشیاء جنسی یا با فعالیت‌های شیطانی (Shinde, 2015: 13683).

 

  1. نتیجه‌گیری

بررسی مؤلّفه­های هویّت در پنجاتنتره، حضور انواع هویّت فردی و غیرفردی را اثبات می‌کند. در بین انواع هویّت، هویّت سیاسی، برجسته‌تر است و این امر با هدف تألیف کتاب که تعلیم صاحبان حکومت است، هماهنگ است. نویسنده در تعریف حکایت‌های متعدّد، هویّت شخصیت‌ها را می­سازد و این امر با تأکید بر فرجام شخصیت­ها، پیام اخلاقی حکایت را به شیوة ایجابی و سلبی منتقل می­کند. تبلیغ اصول اخلاقی که با فرجام نیک شخصیت‌ها همراه است و ترویج پرهیز از شرارت و بدی که با عبرت قرار‌دادن فرجام تلخ افراد شرور و طغیان‌گر همراه است، دو روش تعلیمی هماهنگ با ترسیم هویّت است. انواع هویّت در پنجاتنتره به شرح زیر نمود می‌یابد:

  1. هویّت فردی به دو شکل تثبیت و تعالی هویّت فردی و بیان ضرورت تمایز افراد از یکدیگر ظاهر می­شود. بهبود هویّت در مسیر کمال و بازگشت به هویّت نخستین در بحث تثبیت و تعالی؛ و تقابل وجوه هویّت فردی در قالب مفاهیم تقدیر و اصول اخلاقی در بخش دوم مطرح می‌شود.
  2. ‌هویّت اجتماعی با تلاش برای ارتقا در سطح جامعه همراه است. افراد تلاش ‌می‌کنند تا با ثروت‌اندوزی و کسب شهرت، وجهة بهتری در جامعه داشته‌باشند؛ بنابراین با سفر و ترک وطن و برقراری ارتباط با مراکز قدرت، موقعیت خود را بالا می‌برند.
  3. ‌هویّت سیاسی در دو طبقة حکومتی شاه و درباریان نمود می­یابد. پادشاه، اغلب در هیأت شیر و عوامل حکومتی وی، در مراتب وزیران، ندیمان، حاکمان محلّی و ناظران جاسوس ظاهر می­شوند. هویّت پادشاه با ترسیم ویژگی‌های مثبت وی، شامل قدرت، اصالت، عدالت، بصیرت و برقراری نظم و امنیت و ضرورت پرهیز از ویژگی‌های منفی توصیف می‌شود. هویّت درباریان با شرح کاردانی و کفایت آنان در خصلت‌های دانایی، سخنوری، تواضع و نیکو‌نهادی آشکار می‌شود.
  4. ‌هویّت دینی با نشان‌دادن مقدّسات جامعه و انعکاس زهد و ریاضت رهبران دینی ترسیم می‌شود. نویسنده در این کتاب با اشاره به خداباوری، حمایت خدایان متعدّد از شخصیت‌ها و تأکید بر مجازات خطا و پاداش خیر، جنبة مثبت هویّت دینی را نشان می‌دهد. قدرت‌طلبی به واسطة مقدسات و تحمیل ایدئولوژی شخصی بر مخاطب عامی، جنبة منفی هویّت دینی است. توصیف زهد و ریاضت رهبران دینی و گذران زندگی با صدقات و خیرات مردم، همچنین توانایی این رهبران در کاربرد دعا و نیایش برای رفع نیازهای مردم، بخش دوم از ترسیم هویّت دینی در پنجاتنتره است.
  5. ‌هویّت ملّی به معنای احساس تعلّق و وفاداری به عناصر و نمادهای مشترک در اجتماع ملّی است. مقابله با دشمن مشترک، با ایجاد اتحاد ملی، لزوم پیروی از رهبری بزرگ، مسئولیت‌پذیری و استبداد­ستیزی، آشکار می‌شود. از دیگر مصادیق هویّت ملی، تجلی آداب و رسوم فرهنگی در جامعة انسانی پنجاتنتره است که احترام به آیین‌ها و لزوم تبعیت از آن‌ها را نشان می‌دهد.
  6. ‌هویّت قومی به دو شکل مثبت و منفی آشکار می­شود. دشمنی و اختلاف اقوام مخالف، پیامد منفی قوم­گرایی افراطی است. وفاداری به هویّت قومی، با تأکید بر اصالت آن و تضمین بقا در حیات قومی ـ قبیله‌ای، جنبة مثبت قوم‌گرایی را شکل می‌دهد.

7‌. هویّت جنسیّتی، با برتری جنس مذکّر همراه است. حضور غالب مردان، نقش زنان را کمرنگ می‌سازد. زنان، فقط در دو بخش تربیتی و مدیریتی، نقشی فعال ایفا می‌کنند. ترویج پرهیز از زنان و محدود کردن نقش‌های آنان از دیگر مصادیق مردسالاری در این اثر است.

 
منابع
ابوالحسنی، سید رحیم. (1388). «سازگاری هویّت‌ها در فرهنگ ایرانی: مطالعه موردی
شهروندان تهرانی». فصلنامۀ سیاست مجلۀ دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران. دورۀ ۳۹ شمارۀ ۲. صص ۲۳-  ۴۹.
اثنی عشری، اطلس و رستگار فسایی، منصور .(1384). «هویّت ایرانی در ادب فارسی تا حملة مغول». مجلة علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز. دورة بیست و دوم شماره 42. صص 69 ـ 81.
ایزدی، مهشید و قاسمی، کبری. (1390). «تأثیر استفاده از شبکۀ اطلاعات جهانی بر هویّت ملی دانش آموزان». تحقیقات روان شناختی. شمارة نهم. صص۹۷ – ۱۰۶.
باقری، زهرا. (1388). «هویّت اجتماعی». مجلۀ رشد آموزش علوم‌اجتماعی. شمارة 42. صص 32 ـ 35.‌
بیات، طاهره و حوائجی، سعیده. (1395). «مروری بر ‌هویّت خانه‌های سنتی در قالب مجتمع مسکونی». تحقیقات جدید در علوم انسانی. سال سوم شماره ۱۰‌‌‌‌. صص227 ـ 252.
 ربیعی، علی.(1387). «رسانه‌های نوین و بحران ‌هویّت». نشریة مطالعات ملی. شماره ۳۶‌‌‌‌. 149 ـ 176.
ریترز، جورج. (1377). نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر. ترجمة محسن ثلاثی. تهران: نشر علمی.
سبحانی، توفیق. (1377). نگاهی به ادبیات فارسی در هند. تهران: انتشارات دبیرخانۀ شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی.
ستاری، جلال. (1375). سیمای زن در فرهنگ ایران. تهران: نشر مرکز.
سعداوی، نوال. (1384). زن، دین، اخلاق، از دو نظرگاه مختلف. تهران‌‌‌‌: سازمان تبلیغات اسلامی شرکت جاپ و نشر بین‌الملل.
شرمه، پاندیت ویشنو. (1397). پنجاتنتره. ترجمة جی. ل. چاندیر امانی و عبدالعلی براتی. تهران: صدای معاصر.
صدر، ضیا. (1386). کثرت قومی  و هویّت محلی ایرانیان. تهران: نشر اندیشة نو.
عدلی‌پور، صمد. (1394). «تحلیل رابطۀ سبک زندگی با ‌هویّت فرهنگی جوانان شهر تبریز». مطالعات ملی دانشگاه تبریز. شمارۀ ۶۴‌‌‌‌. 93 ـ 114.
علوی، هدایت‌الله. (1378). زن در ایران باستان. تهران: نشر هیرمند.
فاضلی، محمد. (1374). مصرف و سبک زندگی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
قنبرپور، مرجان؛ حیدری، علی اکبر؛ قنبرپور، علی. (1395). «ارائۀ مدل یکپارچه از تعریف و ابعاد ‌هویّت مکان و تعیین شاخص‌های سازنده ‌هویّت: نمونۀ موردی ساکنان شهر شیراز». نشریة شباک. دورة دوم شمارة 4 و 5. صص 1 ـ 19.
کولایی‌زاده، الهه و پازوکی‌زاده، زهرا. (1390). «ادبیات پسااستعماری در هندوستان و نقش آن در شکل­گیری هویّت نوین هندی».  فصلنامة مطالعات شبه­قاره. سال سوم شمارة هشتم. 65 ـ 82
گیدنز، آنتونی. (1376). پیامدهای مدرنیته. ترجمۀ محسن ثلاثی. تهران: نشرمرکز.
معین، محمد. (1386). فرهنگ معین. جلد سوم. تهران: زرین.
یاوری، سیده فاطمه. (1394). فرهنگ آداب و رسوم و سنن در شاهنامه. تهران: نغمۀ زندگی.
 
References
 
Bhaviniben Sureshbhai Patel; Nidhi Rastogi. (2015). A SOCIOLOGICAL ASPECT OF PANCHATANTRA. Cosmos An International Journal of Art & Higher Education A Refereed Research Journal. Vol 4 / No 2 / Jul-Dec 2015. Pp. 14 - 16.
Kumari Preeti, Wasim Ahmad, Nazli. (2020). Effect of Panchtantra
Stories on Developing Prosocial Behavior among Individuals with Intellectual Disability. International Journal of Research and Review. Vol.7, Issue: 11. Pp. 267 - 272.
Nandana N.G. (2019). Moral Ethics of East and the West: A Comparative Study of Panchatantra and Aesop’s Fables. Online International Interdisciplinary Research Journal. Volume 09.pp. 508 - 517.
Salahuddin Mohd, Shamsuddin; Zuraidah Mohd. Don; Mohd. Zaki b. Abd Rahman; Sheena Kaur. (2013). Place of "Panchatantra" in the World of Literatures. British Journal of Humanities and Social Sciences: Vol 10 (2).
Shinde, Sucheta. (2015). Panchatantra: Critical Analysis from Feminist Perspective. EUROPEAN ACADEMIC RESEARCH. Vol. II, Issue 10, pp 13680 - 13681.
Sureshbhai Patel, Bhaviniben; Nidhi Rastogi. (2016). A Study of Panchtantra. Globus Journal of Progressive Education A Refereed Research Journal. Vol 6 / No 1 / Jan-Jun 2016. PP 1-3.